این سوره مبارکه در شهر مدینه نازل شده است و شامل 200 آیه می باشد.
﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾
الم
﴿1﴾
الم
اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ﴿2﴾
معبودى جز خداوند یگانه زنده و پایدار و نگهدارنده، نیست.
نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنزَلَ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ ﴿3﴾
(همان کسى که) کتاب را بحق بر تو نازل کرد، که با نشانههاى کتب پیشین، منطبق است؛ و سخللّهتورات» و «انجیل» را.
مِن قَبْلُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَأَنزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِآيَاتِ اللّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَاللّهُ عَزِيزٌ ذُو انتِقَامٍ ﴿4﴾
پیش از آن، براى هدایت مردم فرستاد؛ و (نیز) کتابى که حق را از باطل مشخص مىسازد، نازل کرد؛ کسانى که به آیات خدا کافر شدند، کیفر شدیدى دارند؛ و خداوند (براى کیفر بدکاران و کافران لجوج،) توانا و صاحب انتقام است.
إِنَّ اللّهَ لاَ يَخْفَىَ عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء ﴿5﴾
هیچ چیز، در آسمان و زمین، بر خدا مخفى نمىماند. (بنابر این، تدبیر آنها بر او مشکل نیست.)
هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الأَرْحَامِ كَيْفَ يَشَاء لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿6﴾
او کسى است که شما را در رحم (مادران)، آنچنان که مىخواهد تصویر مىکند. معبودى جز خداوند توانا و حکیم، نیست.
هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ ﴿7﴾
او کسى است که این کتاب (آسمانى) را بر تو نازل کرد، که قسمتى از آن، آیات «محکم» ( صریح و روشن) است؛ که اساس این کتاب مىباشد؛ (و هر گونه پیچیدگى در آیات دیگر، با مراجعه به اینها، برطرف مىگردد.) و قسمتى از آن، «متشابه» است ( آیاتى که به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات دیگر، در نگاه اول، احتمالات مختلفى در آن مىرود؛ ولى با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها آشکار مىگردد.) اما آنها که در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنهانگیزى کنند (و مردم را گمراه سازند)؛ و تفسیر (نادرستى) براى آن مىطلبند؛ در حالى که تفسیر آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمىدانند. (آنها که به دنبال فهم و درک اسرار همه آیات قرآن در پرتو علم و دانش الهى) مىگویند: «ما به همه آن ایمان آوردیم؛ همه از طرف پروردگار ماست.» و جز صاحبان عقل، متذکر نمىشوند (و این حقیقت را درک نمىکنند).
رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ ﴿8﴾
(راسخان در علم، مىگویند:) «پروردگارا! دلهایمان را، بعد از آنکه ما را هدایت کردى، (از راه حق) منحرف مگردان! و از سوى خود، رحمتى بر ما ببخش، زیرا تو بخشندهاى!
رَبَّنَا إِنَّكَ جَامِعُ النَّاسِ لِيَوْمٍ لاَّ رَيْبَ فِيهِ إِنَّ اللّهَ لاَ يُخْلِفُ الْمِيعَادَ ﴿9﴾
پروردگارا! تو مردم را، براى روزى که تردیدى در آن نیست، جمع خواهى کرد؛ زیرا خداوند، از وعده خود، تخلف نمىکند. (ما به تو و رحمت بىپایانت، و به وعده رستاخیز و قیامت ایمان داریم.)»
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلاَ أَوْلاَدُهُم مِّنَ اللّهِ شَيْئًا وَأُولَئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ ﴿10﴾
ثروتها و فرزندان کسانى که کافر شدند، نمىتواند آنان را از (عذاب) خداوند باز دارد؛ (و از کیفر، رهایى بخشد.) و آنان خود، آتشگیره دوزخند.
كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَاللّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿11﴾
(عادت آنان در انکار و تحریف حقایق،) همچون عادت آل فرعون و کسانى است کهپیش از آنها بودند؛ آیات ما را تکذیب کردند، و خداوند آنها را به (کیفر) گناهانشان گرفت؛ و خداوند، شدید العقاب است.
قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿12﴾
به آنها که کافر شدند بگو: «(از پیروزى موقت خود در جنگ احد، شاد نباشید!) بزودى مغلوب خواهید شد؛ (و سپس در رستاخیز) به سوى جهنم، محشور خواهید شد. و چه بد جایگاهى است!
قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُم مِّثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَن يَشَاء إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لَّأُوْلِي الأَبْصَارِ ﴿13﴾
در دو گروهى که (در میدان جنگ بدر،) با هم رو به رو شدند، نشانه (و درس عبرتى) براى شما بود: یک گروه، در راه خدا نبرد مىکرد؛ و جمع دیگرى که کافر بود، (در راه شیطان و بت،) در حالى که آنها (گروه مؤمنان) را با چشم خود، دو برابر آنچه بودند، مىدیدند. (و این خود عاملى براى وحشت و شکست آنها شد.)و خداوند، هر کس را بخواهد (و شایسته بداند)، با یارى خود، تایید مىکند. در این، عبرتى است براى بینایان!
زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ ﴿14﴾
محبت امور مادى، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهاى ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است؛ (تا در پرتو آن، آزمایش و تربیت شوند؛ ولى) اینها (در صورتى که هدف نهایى آدمى را تشکیل دهند،) سرمایه زندگى پست (مادى) است؛ و سرانجام نیک (و زندگى والا و جاویدان)، نزد خداست.
قُلْ أَؤُنَبِّئُكُم بِخَيْرٍ مِّن ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ ﴿15﴾
بگو: «آیا شما را از چیزى آگاه کنم که از این (سرمایههاى مادى)، بهتر است؟» براى کسانى که پرهیزگارى پیشه کردهاند، (و از این سرمایهها، در راه مشروع و حق و عدالت، استفاده مىکنند، ) در نزد پروردگارشان (در جهان دیگر)، باغهایى است که نهرها از پاى درختانش مىگذرد؛ همیشه در آن خواهند بود؛ و همسرانى پاکیزه، و خشنودى خداوند (نصیب آنهاست). و خدا به (امور) بندگان، بیناست.
الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ﴿16﴾
همان کسانى که مىگویند: «پروردگارا! ما ایمان آوردهایم؛ پس گناهان ما را بیامرز، و ما را از عذاب آتش، نگاهدار!»
الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالأَسْحَارِ ﴿17﴾
آنها که (در برابر مشکلات، و در مسیر اطاعت و ترک گناه،) استقامت مىورزند، راستگو هستند، (در برابر خدا) خضوع، و (در راه او) انفاق مىکنند، و در سحرگاهان، استغفار مىنمایند.
شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلاَئِكَةُ وَأُوْلُواْ الْعِلْمِ قَآئِمَاً بِالْقِسْطِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿18﴾
خداوند، (با ایجاد نظام واحد جهان هستى،) گواهى مىدهد که معبودى جز او نیست؛ و فرشتگان و صاحبان دانش، (هر کدام به گونهاى بر این مطلب،) گواهى مىدهند؛ در حالى که (خداوند در تمام عالم) قیام به عدالت دارد؛ معبودى جز او نیست، که هم توانا و هم حکیم است.
إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿19﴾
دین در نزد خدا، اسلام (و تسلیم بودن در برابر حق) است. و کسانى که کتاب آسمانى به آنان داده شد، اختلافى (در آن) ایجاد نکردند، مگر بعد از آگاهى و علم، آن هم به خاطر ظلم و ستم در میان خود؛ و هر کس به آیات خدا کفر ورزد، (خدا به حساب او مىرسد؛ زیرا) خداوند، سریع الحساب است.
فَإنْ حَآجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُل لِّلَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ وَالأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُواْ فَقَدِ اهْتَدَواْ وَّإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ وَاللّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ ﴿20﴾
اگر با تو، به گفتگو و ستیز برخیزند، (با آنها مجادله نکن! و) بگو: «من و پیروانم، در برابر خداوند (و فرمان او)، تسلیم شدهایم.» و به آنها که اهل کتاب هستند ( یهود و نصارى) و بىسوادان ( مشرکان) بگو: «آیا شما هم تسلیم شدهاید؟» اگر (در برابر فرمان و منطق حق، تسلیم شوند، هدایت مىیابند؛ و اگر سرپیچى کنند، (نگران مباش! زیرا) بر تو، تنها ابلاغ (رسالت) است؛ و خدا نسبت به (اعمال و عقاید) بندگان، بیناست.
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الِّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿21﴾
کسانى که نسبت به آیات خدا کفر مىورزند و پیامبران را بناحق مىکشند، و (نیز) مردمى را که امر به عدالت مىکنند به قتل مىرسانند، و به کیفر دردناک (الهى) بشارت ده!
أُولَئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ ﴿22﴾
آنها کسانى هستند که اعمال (نیکشان، به خاطر این گناهان بزرگ،) در دنیا و آخرت تباه شده، و یاور و مددکار (و شفاعت کنندهاى) ندارند.
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوْتُواْ نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿23﴾
آیا ندیدى کسانى را که بهرهاى از کتاب (آسمانى) داشتند، به سوى کتاب الهى دعوت شدند تا در میان آنها داورى کند، سپس گروهى از آنان، (با علم و آگاهى،) روى مىگردانند، در حالى که (از قبول حق) اعراض دارند؟
ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ لَن تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ وَغَرَّهُمْ فِي دِينِهِم مَّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ ﴿24﴾
این عمل آنها، به خاطر آن است که مىگفتند: «آتش (دوزخ)، جز چند روزى به ما نمىرسد. (و کیفر ما، به خاطر امتیازى که بر اقوام دیگر داریم، بسیار محدود است.)» این افترا (و دروغى که به خدا بسته بودند،) آنها را در دینشان مغرور ساخت (و گرفتار انواع گناهان شدند).
فَكَيْفَ إِذَا جَمَعْنَاهُمْ لِيَوْمٍ لاَّ رَيْبَ فِيهِ وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ ﴿25﴾
پس چه گونه خواهند بود هنگامى که آنها را براى روزى که شکى در آن نیست ( روز رستاخیز) جمع کنیم، و به هر کس، آنچه (از اعمال براى خود) فراهم کرده ، بطور کامل داده شود؟ و به آنها ستم نخواهد شد (زیرا محصول اعمال خود را مىچینند).
قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿26﴾
بگو: «بارالها! مالک حکومتها تویى؛ به هر کس بخواهى، حکومت مىبخشى؛ و از هر کس بخواهى، حکومت را مىگیرى؛ هر کس را بخواهى، عزت مىدهى؛ و هر که را بخواهى خوار مىکنى. تمام خوبیها به دست توست؛ تو بر هر چیزى قادرى.
تُولِجُ اللَّيْلَ فِي الْنَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَتُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَتُخْرِجُ الَمَيَّتَ مِنَ الْحَيِّ وَتَرْزُقُ مَن تَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿27﴾
شب را در روز داخل مىکنى، و روز را در شب؛ و زنده را از مرده بیرون مىآورى، و مرده را زنده؛ و به هر کس بخواهى، بدون حساب، روزى مىبخشى.»
لاَّ يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُوْنِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللّهِ فِي شَيْءٍ إِلاَّ أَن تَتَّقُواْ مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللّهِ الْمَصِيرُ ﴿28﴾
افراد باایمان نباید به جاى مؤمنان، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند؛ و هر کس چنین کند، هیچ رابطهاى با خدا ندارد (و پیوند او بکلى از خدا گسسته مىشود)؛ مگر اینکه از آنها بپرهیزید (و به خاطر هدفهاى مهمترى تقیه کنید). خداوند شما را از (نافرمانى) خود، برحذر مىدارد؛ و بازگشت (شما) به سوى خداست.
قُلْ إِن تُخْفُواْ مَا فِي صُدُورِكُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمْهُ اللّهُ وَيَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأرْضِ وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿29﴾
بگو: «اگر آنچه را در سینههاى شماست، پنهان دارید یا آشکار کنید، خداوند آن را مىداند؛ و (نیز) از آنچه در آسمانها و زمین است، آگاه مىباشد؛ و خداوند بر هر چیزى تواناست.
يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُّحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوَءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا وَيُحَذِّرُكُمُ اللّهُ نَفْسَهُ وَاللّهُ رَؤُوفُ بِالْعِبَادِ ﴿30﴾
روزى که هر کس، آنچه را از کار نیک انجام داده، حاضر مىبیند؛ و آرزو مىکند میان او، و آنچه از اعمال بد انجام داده، فاصله زمانى زیادى باشد. خداوند شما را از (نافرمانى) خودش، برحذر مىدارد؛ و (در عین حال،) خدا نسبت به همه بندگان، مهربان است.»
قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿31﴾
بگو: «اگر خدا را دوست مىدارید، از من پیروى کنید! تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد؛ و گناهانتان را ببخشد؛ و خدا آمرزنده مهربان است.»
قُلْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ فإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الْكَافِرِينَ ﴿32﴾
بگو: «از خدا و فرستاده (او)، اطاعت کنید! و اگر سرپیچى کنید، خداوند کافران را دوست نمىدارد.»
إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿33﴾
خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برترى داد.
ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿34﴾
آنها فرزندان و (دودمانى) بودند که (از نظر پاکى و تقوا و فضیلت،) بعضى از بعض دیگر گرفته شده بودند؛ و خداوند، شنوا و داناست (و از کوششهاى آنها در مسیر رسالت خود، آگاه مىباشد) .
إِذْ قَالَتِ امْرَأَةُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿35﴾
(به یاد آورید) هنگامى را که همسر «عمران» گفت: «خداوندا! آنچه را در رحم دارم، براى تو نذر کردم، که «محرر» (و آزاد، براى خدمت خانه تو) باشد. از من بپذیر، که تو شنوا و دانایى!
فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُهَا أُنثَى وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالأُنثَى وَإِنِّي سَمَّيْتُهَا مَرْيَمَ وِإِنِّي أُعِيذُهَا بِكَ وَذُرِّيَّتَهَا مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ ﴿36﴾
ولى هنگامى که او را به دنیا آورد، (و او را دختر یافت،) گفت: «خداوندا! من او را دختر آوردم -ولى خدا از آنچه او به دنیا آورده بود، آگاهتر بود- و پسر، همانند دختر نیست. (دختر نمىتواند وظیفه خدمتگزارى معبد را همانند پسر انجام دهد.) من او را مریم نام گذاردم؛ و او و فرزندانش را از (وسوسههاى) شیطان رانده شده، در پناه تو قرار مىدهم.»
فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقاً قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ إنَّ اللّهَ يَرْزُقُ مَن يَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿37﴾
خداوند، او ( مریم) را به طرز نیکویى پذیرفت؛ و به طرز شایستهاى، (نهال وجود) او را رویانید (و پرورش داد)؛ و کفالت او را به «زکریا» سپرد. هر زمان زکریا وارد محراب او مىشد، غذاى مخصوصى در آن جا مىدید. از او پرسید: «اى مریم! این را از کجا آوردهاى؟!» گفت:«این از سوى خداست. خداوند به هر کس بخواهد، بى حساب روزى مىدهد.»
هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاء ﴿38﴾
در آنجا بود که زکریا، (با مشاهده آن همه شایستگى در مریم،) پروردگار خویش را خواند و عرض کرد: «خداوندا! از طرف خود، فرزند پاکیزهاى (نیز) به من عطا فرما، که تو دعا را مىشنوى!»
فَنَادَتْهُ الْمَلآئِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَى مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِّنَ اللّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِينَ ﴿39﴾
و هنگامى که او در محراب ایستاده، مشغول نیایش بود، فرشتگان او را صدا زدند که: «خدا تو را به» یحیى «بشارت مىدهد؛ (کسى) که کلمه خدا ( مسیح) را تصدیق مىکند؛ و رهبر خواهد بود؛ و از هوسهاى سرکش برکنار، و پیامبرى از صالحان است.»
قَالَ رَبِّ أَنَّىَ يَكُونُ لِي غُلاَمٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ قَالَ كَذَلِكَ اللّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاء ﴿40﴾
او عرض کرد: «پروردگارا! چگونه ممکن است فرزندى براى من باشد، در حالى که پیرى به سراغ من آمده، و همسرم نازاست؟!» فرمود: «بدین گونه خداوند هر کارى را بخواهد انجام مىدهد. سذللّه
قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ ﴿41﴾
(زکریا) عرض کرد: «پروردگارا! نشانهاى براى من قرار ده!» گفت: «نشانه تو آن است که سه روز، جز به اشاره و رمز، با مردم سخن نخواهى گفت. (و زبان تو، بدون هیچ علت ظاهرى، براى گفتگو با مردم از کار مىافتد.) پروردگار خود را (به شکرانه این نعمت بزرگ،) بسیار یاد کن! و به هنگام صبح و شام، او را تسبیح بگو!
وَإِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ ﴿42﴾
و (به یاد آورید) هنگامى را که فرشتگان گفتند: «اى مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته؛ و بر تمام زنان جهان، برترى داده است.
يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ ﴿43﴾
اى مریم! (به شکرانه این نعمت) براى پروردگار خود، خضوع کن و سجده بجا آور! و با رکوعکنندگان، رکوع کن!
ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُون أَقْلاَمَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿44﴾
(اى پیامبر!) این، از خبرهاى غیبى است که به تو وحى مىکنیم؛ و تو در آن هنگام که قلمهاى خود را (براى قرعهکشى) به آب مىافکندند تا کدامیک کفالت و سرپرستى مریم را عهدهدار شود، و (نیز) به هنگامى که (دانشمندان بنى اسرائیل، براى کسب افتخار سرپرستى او،) با هم کشمکش داشتند، حضور نداشتى؛ و همه اینها، از راه وحى به تو گفته شد.)
إِذْ قَالَتِ الْمَلآئِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ ﴿45﴾
(به یاد آورید) هنگامى را که فرشتگان گفتند: «اى مریم! خداوند تو را به کلمهاى ( وجود باعظمتى) از طرف خودش بشارت مىدهد که نامش «مسیح، عیسى پسر مریم» است؛ در حالى که در این جهان و جهان دیگر، صاحب شخصیت خواهد بود؛ و از مقربان (الهى) است.
وَيُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَمِنَ الصَّالِحِينَ ﴿46﴾
و با مردم، در گاهواره و در حالت کهولت (و میانسال شدن) سخن خواهد گفت؛ و از شایستگان است.»
قَالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قَالَ كَذَلِكِ اللّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاء إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ ﴿47﴾
(مریم) گفت: «پروردگارا! چگونه ممکن است فرزندى براى من باشد، در حالى که انسانى با من تماس نگرفته است؟!» فرمود: «خداوند، اینگونه هر چه را بخواهد مىآفریند! هنگامى که چیزى را مقرر دارد (و فرمان هستى آن را صادر کند)، فقط به آن مىگوید: «موجود باش!» آن نیز فورا موجود مىشود.
وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ ﴿48﴾
و به او، کتاب و دانش و تورات و انجیل، مىآموزد.
وَرَسُولاً إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللّهِ وَأُبْرِىءُ الأكْمَهَ والأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿49﴾
و (او را به عنوان) رسول و فرستاده به سوى بنى اسرائیل (قرار داده، که به آنها مىگوید:) من نشانهاى از طرف پروردگار شما، برایتان آوردهام؛ من از گل، چیزى به شکل پرنده مىسازم؛ سپس در آن مىدمم و به فرمان خدا، پرندهاى مىگردد. و به اذن خدا، کور مادرزاد و مبتلایان به برص ( پیسى) را بهبودى مىبخشم؛ و مردگان را به اذن خدا زنده مىکنم؛ و از آنچه مىخورید، و در خانههاى خود ذخیره مىکنید، به شما خبر مىدهم؛ مسلما در اینها، نشانهاى براى شماست، اگر ایمان داشته باشید!
نظرات شما عزیزان: