ايثار و شهادت و جامعه
امروز ما در جامعهاي در حال گذار زندگي ميكنيم. در نتيجه، بسياري از ساختارهاي موجود در حال تغييرات نسبتاً محسوس است. ساختارهايي از قبيل معيشت، اهداف روابط كاري و نوع مشاغل، ارزشها و فرهنگ، محتويات آموزش در اشكال رسمي و غير رسمي و ... در حال تحول است.
تحولات مذكور در بالا، ناشي از عوامل متعددي است كه بخشي از آنها دروني و بخشي از نيز بيروني است. يكي از عمدهترين عوامل تحولات فرهنگي، گسترش ارتباطات و تبادل اطلاعات و هم چنين وسايل ارتباط جمعي است و از محصولات آن فاصلهي نسلها است كه طبق آن نوجوانان و جوانان با ارزشها و هنجارهاي سنتي بيگانه شده و از آن فاصله ميگيرند (بحران هويت).
به هر حال، در شرايط فعلي شايد بتوان گفت كه ما بيش از هر زمان ديگر به دور از شعار و با توجه به واقعيتهاي جامعه نياز به ارزشيابي و بازشناسي و نيز برنامهريزي عملي فرهنگي داريم. بنابراين، در ضرورت پرداختن هر چه جديتر و واقع بينانهتر به بخش فرهنگ كه طبعاً داراي ارتباطات عميقي با ساير حوزهها مانند اقتصاد، سياست و امور اجتماعي و ... است كه نميتوان ترديدي اعمال داشت.
فرهنگ داراي ويژگيها و كاركردهاي بسياري است كه وقوف به آنها ميتواند ما را در انتخاب راه كارهاي فرهنگي ياري رساند. فرهنگ از طريق اجتماعي شدن است كه منتقل ميشود.
در نتيجه، بايستي براي اشاعهي فرهنگ ايثار و شهادت، مكانيزمهاي جامعه پذيري را مطالعه نمود و دانست كه انسان از طريق نهادها است كه با يكديگر ارتباط برقرار ميسازند و اين معنا يعني «ايثار و شهادت»، نمادي است كه حاصل ارزشهاي فرهنگي است و نماد علامتي است كه ميتواند مظهر يك چيز عادي و ارزشي شود.
مفاهيم فرهنگ
فرهنگ مقولهاي است كه بسياري از انديشمندان، متفكران و صاحب نظران علوم اجتماعي دربارهي آن سخن گفتهاند. جا دارد ابتدا اهميت فرهنگ را از زبان امام خميني (ره) بشنويم:
«بيشك بالاترين و والاترين عنصري كه در موجوديت هر جامعه دخالت اساسي دارد، فرهنگ آن جامعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه هويت و موجوديت آن جامعه را نشان ميدهد» .
از «فرهنگ» تعاريف بسيار زيادي ارائه شده است؛ به طوري كه تأكيد خاصي از كاربرد آنها نشأت گرفته است و ميتوان آن را به چند دسته تقسيم كرد:
1- تعريفهاي تاريخي: كه بر ميراث اجتماعي در طول تاريخ جامعه تكيه دارد.
2- تعريف روان شناختي: كه بر الگو و روش تسهيل سازگاري با محيط و جامعه تكيه دارد.
3- تعريف ساختاري: كه در آن تأكيد بر ايجاد شدهها توسط اجتماع بشري دارد.
4- تعريف تشريحي: كه بر عناصر تشكيل دهندهي فرهنگ تأكيد دارد و ...
اما منظور از اين تقسيمات يك نتيجهگيري مهم است و آن اين است كه وسعت قلمرو فرهنگ به وسعت حيات اجتماعي است و مهمترين خصوصيت اين است كه اين امر عرضي نيست، بلكه انسان را در ضمن زندگي در بين مردم به خصوص فرا ميگيرد.
انسان با فرهنگ به دنيا نميآيد، بلكه ضمن رشد در داخل يك فرهنگ خاص، ذخاير انديشه و ميراثهاي معنوي شكل گرفته و در طول سالهاي پيشين ميآموزد.
اگر از تعاريف فرهنگ عبور كنيم، بايد به سه ويژگي مهم فرهنگ اشاره كنيم كه عبارتند از:
1- مشترك بودن
2- اكتسابي بودن
3- قابليت انتقال
با توجه به توانايي خارق العاده انسان در يادگيري، انسان شناسان و جامعه شناسان در مورد دو ويژگي اخير فرهنگ و نيز اين موضوع كه يادگيري و انتقال فرهنگ، از طريق اجتماعي شدن و به وسيله نهادها انجام ميپذيرد، اتفاق نظر دارند.
در يك تقسيم بندي محتوايي، فرهنگ ايثار و شهادت را ميتوان به صورت زير تقسيم بندي كرد .
1- فعاليتهاي آموخته شده و مشترك نظير ايثار و از جان گذشتن.
2- افكار و انديشهها، نظير از جان گذشتن در راه خدا و مقابله با كفر، جهاد و ... .
3- محصولات اجتماعي و مشترك نظير لباسها، مقبرهها، گنبدهاي مقبره شهداء.
4- فناوري، ابزارهايي كه محصولات مادي مربوط به شهادت و ايثارگري را ميسازد.
5- سازمان اجتماعي، نهادهايي نظير بنياد شهيد و... كه در اين زمينه فعاليت ميكنند.
6- ايدئولوژي، نظير ارزشها و باورهايي كه پشتوانه فرهنگ ايثارگري و شهادت است.
معنا و مفهوم فرهنگ ايثار و شهادت
ايثار در لغت به معني «برگزيدن، عطا كردن، غرض ديگران را بر غرض خويش مقدم داشتن، منفعت غير را بر مصلحت خود مقدم داشتن» ميباشد و شهادت يعني «مجموعه باورها، آگاهيها، آداب و اعتقادات و اعمالي كه موجب وصول انسان به عاليترين درجهي كمال، يعني مرگ آگاهانه در راه خدا ميشود» .
ايثار كه يك واژهي عام است، در همهي مكتبها و فرهنگها وجود دارد، ولي در اسلام مفهوم آن از يك برتري خاصي برخوردار است و هر تلاش، فداكاري، بخشش و جايگزيني را ايثار نميگويند، بلكه ايثار در اسلام داراي پيش زمينهاي چون اخلاص در راه خدا بودن دارد.
ايثار بيانگر رشد و معرفت انساني است و اين موقعي است كه انسان به يك تكامل روحي دسترسي پيدا كند. ايثارگري از آن جايي كه حامل پيامهايي همچون: خداخواهي، دين باوري، خدا يابي، انسان دوستي و دگر خواهي، شهادت، رشادت، از خود گذشتگي، عزت و عظمت و ... است، در بين ما تقدس پيدا كرده و ما از اين كه افرادي ايثارگر را در بين خودمان داريم، احساس امنيت ميكنيم.
لازم به تذكر است كه صف ايثارگري در سطح زندگي اجتماعي نيز تبلور پيدا ميكند و كاركردهاي مثبتي داشته و باعث ايجاد همبستگيهاي اجتماعي و انسجام جامعه است و مناسب نيست كه اين وجه آن ناديده گرفته شود. ايثار يك هيجان زودگذر و بروز يك احساس آني نيست، بلكه استكمال شعوري است كه در يك انتخاب تجلي مييابد.
ايثار از خود گذشتن است براي يافتن مفهومي برتر و والاتر در عرصهي عملياتي؛ ايثار در زمين است، اما نگاه ايثارگر به آسمانها است.
بر اساس ويژگيهاي فرهنگ، يعني «عمومي بودن» و «ناآگاهانه بودن آن» اين تعريف قابل نقد و بررسي است.
زماني رفتار، ويژگي يا عقيدهاي جزو فرهنگ مردم محسوب ميشود كه از حالت عمدي و آگاهانه درآيد.
اگر چه همه عوامل فرهنگي، ابتدا عمدي و آگاهانه بودهاند، اما زماني فرهنگ محسوب شدهاند كه دروني و ملكهي ذهن مردم شده باشند.
بعضي از خصلتهاي ياد شدهي ايثارگري و شهادت در واقع خصلت فرهنگي ندارند و گرچه بسيار ارزشمند هستند، ولي در مقولهي فرهنگ قابل طرح نيستند. در ضمن، بايد بين «ايثارگري و شهادت» و«فرهنگ ايثارگري و شهادت» تفاوت قايل شد.
اگر بخواهيم ايثارگري و شهادت را گسترش دهيم، به صورت فرهنگي و جامعه شناختي نميشود؛ زيرا يكي از عناصر مهم شهادت و ايثارگري، آگاهي، عقلانيت و خدا محوري است و نميتوان آن را به صورت رفتارهاي خود جوش ترويج كرد، اما قصد داريم ارزشها، هنجارها، عرف و قوانين و آداب و رسوم مربوط به فرهنگ ايثارگري و شهادت را گسترش دهيم، به نحوي كه در مردم اقدام به آنها نهادينه شود. و اين از طريق فرهنگي و جامعه شناختي امكان پذير است.
اين تعريف فاقد ويژگي عموميت است. زماني ما چيزي را فرهنگ ميدانيم كه در بيشتر مردم يك كشور، شهر يا قوم وجود داشته باشد.
باز عقلاني بودن و آگاهانه بودن ايثارگري و شهادت، از قدرت عموميت آن ميكاهد. علاوه بر اين، برخي از ويژگيهاي ذكر شده در اين تعريف قابل سنجش نيست و تازه اگر به سنجش درآيند، از ارزش آنها كاسته ميشود؛ زيرا افراد اجتناب دارند كه در اين زمينه منويات خود را بروز دهند و كساني كه بروز ميدهند، ممكن است براي منافع مختلف ديگري باشد، ويژگيهايي مانند خدا محور بودن در مسير كمال حركت و رضاي خدا را به رأي خلق ترجيح دادن و ... مفاهيمي ديگر كه بيان شد، خود نياز به توضيح و تعريف دارند.
فلسفه وجودي فرهنگ ايثار و شهادت از نظر اسلام
آيين مقدس اسلام، آيين توحيد، عقل، فطرت، رشد، كمال، صلح، صفا، مهر و محبت و آيين تعليم و تربيت است.
اسلام ميخواهد قلوب انسانها را از راه ارتباط با شرك و كفر، بت و بت پرستي و بندگي نسبت به بندگان پاك كند.
اسلام دعوتش را با دليل و برهان و موعظه حسنه و جدا احسن شروع ميكند و از اين راه سعي ميكند انسان منحرف از فطرت توحيدي را به صراط مستقيم برگرداند. اسلام موضعگيري عليه فطرت توحيدي را كه به ضرر خود موضع گيران و مزاحم مؤمنان پاك دل است، نميپسندد و چنانچه ببيند دشمن عالم با معاند جاهل در زمينهي رشد انسان و انسانيت مانع ايجاد ميكند، خود را به خاطر اقامهي حق، مجبور به جهاد ميبيند و براي او جهاد ابتدايي يا دفاعي فرقي نميكند.
آنچه براي او اهميت دارد، پاك سازي حيات انسان از آلودگي شرك، كفر، فسق و فجور و بت پرستي است .
اكنون كه روشن شد براي چه هدف والايي در اسلام سخن از جهاد و مبارزه به ميان آمده است، ضروري است به بررسي ارزشهاي ايثار و شهادت در آيين جهاد و مبارزه پرداخته شود.
ايثار و از خود گذشتگي امري است ديني، اخلاقي و انساني و بسيار نيكو و پسنديده كه در هر آيين و مذهبي ستوده شده و دربارهي آن سفارشات زيادي شده است. ايثار در فرهنگ اجتماعي، سياسي و اقتصادي اسلام به عنوان اوج وارستگي مؤمن و نشانهي بارز پيوستگي به خدا و مكتب تلقي شده و در قرآن از آن براي آزمودن صلاحيت رهبري امامت نام برده شده است.
حضرت ابراهيم (ع) پيش از رسيدن به امامت، با ايثار آزمايش شد و امام علي (ع) و حضرت فاطمه (س) به خاطر ايثار مورد ستايش قرآن قرار گرفتند. علي (ع) در ايثار جان، آن چنان پيش رفت كه حتي بر جبرييل و ميكاييل پيشي گرفت و ملائك و عالم آسمانها را به حيرت واداشت و عامل مباهات پروردگار عالم شد.
همچنين واقعهي عاشوراي حسيني، نقطهي اوج و قلهاي از ايثار و شهادت در طول تاريخ تشيع به شمار ميرود كه سرشار از نكات عبرت آموز براي تمام شيعيان و مسلمين جهان اسلام به شمار ميآيد.
فرهنگ ايثار و شهادت از ديدگاه امام خميني (ره)
حضرت امام خميني (ره) براي شهادت چنان ارزش و اهميتي قايل بود كه در آثار مكتوب و بيانات خويش آن را به «فوز عظيم» «توفيق عزت» «عزت ابدي» «سعادت هميشگي» «چراغ هدايت ملتها» «افتخار جاوداني» «اوج بندگي و سير و سلوك در عالم معنويت» «هديهاي براي افراد لايق» «آزادي روح» «رهايي از زندان» «عامل پيروزي» «ديدن جمال جميل او- جَلَّ و عَلا-» «شيرينتر از عسل» و ... ياد ميكند و ايثارگري و شهادت را ميراثي گران بها ميداند كه از اوليا و انبياء به ارث رسيده است.
امام خميني (ره) فرمودند:
«جوانان عزيزم كه چشم اميدم به شماست! با يك دست قرآن و با دست ديگر سلاح را برگيريد و چنان از حيثيت و شرافت خود دفاع كنيد كه قدرت تفكر توطئه عليه خود را از آنان سلب نماييد. و چنان با دوستان خود رحيم باشيد كه از ايثار هر چه داريد، نسبت به آنان كوتاهي ننماييد. آگاه باشيد كه جهان امروز دنياي مستضعفين است و دير يا زود پيروزي از آنان است و آنان وارثين زمين و حكومت كنندگان خدايياند» .
و يا در جايي ديگر از جوانان عاشق شهادت ميگويد:
«شما اي ملت مجاهد! در زير پرچمي ميرويد كه در سراسر جهان مادي و معنوي در اهتزار است. بيابيد آن را يا نيابيد، شما راهي را ميرويد كه تنها راه تمام انبياء - عليهم السلام - و يكتا راه سعادت مطلق است. در اين انگيزه است كه همه اولياء شهادت را در راه آن به آغوش ميكشند و مرگ سرخ را احلي من العسل ميدانند و جوانان شما در جبههها جرعهاي از آن را نوشيده و به وجد آمدهاند و در مادران و خواهران و پدران و برادران آنان جلوه نموده و ما بايد به حق بگوييم «يا ليتنا كنا معكم فافوز فوزا عظيما »».
گواراباد بر آنان آن نسيم دل آرا و آن جلوه شور انگيز و بايد بدانيم كه طرفي از اين جلوه در كشتزارهاي سوزان و در كارخانههاي توانفرسا و در گارگاهها و مراكز صنعت و اختراع و ابداع و در ملت، به طور اكثريت در بازارها و خيابانها و روستاها و همه كساني كه متصدي اين امور براي اسلام و جمهوري اسلامي و پيشرفت و خودكفايي كشور به خدمتي اشتغال دارند، جلوهگر است و تا اين روح تعاون و تعهد در جامعه برقرار است، كشور عزيز از آسيب دهر انشاء الله تعالي مصون است.
و بحمدالله تعالي حوزههاي علميه و دانشگاهها و جوانان عزيز مراكز علم و تربيت از اين تفحه الهي غيبي برخوردارند و اين مراكز در بست در اختيار آنان است و به اميد خدا دست تبهكاران و منحرفان از آنها كوتاه است .
بنابر آنچه گذشت، ايثار را ميتوان با استناد به روايات و احاديث نوعي آزمايش الهي يزاي مؤمنان و رهروان راه حق برشمرد كه از طريق آن به نداي پرودگار خود لبيك ميگويند و در برابر فرامين و دستورات الهي سر تعظيم و تسليم فرود ميآورند.
فرهنگ ايثار و شهادت از ديدگاه شهدا
از خاطرهها و وصاياي شهداي دوره دفاع مقدس، مفهوم ايثار و شهادت را ميتوان به عيان ديد و لمس كرد كه فرهنگ ايثار و شهادت در آن موج ميزند و آنها عملاً فرهنگ ايثار و شهادت را عملي نمودهاند.
در اينجا نمونههايي از آن را بيان ميكنيم.
1) چند ساعتي از قبول قطعنامه و پايان جنگ نگذشته بود كه او را در حالي كه به شدت گريه ميكرد و بيتاب بود، ديدم. گفتم: «آرام باش و اينقدر بيقراري نكن». با حالتي محزون و بغض آلود گفت: « اگر يك بار ديگر در شهادت را به رويمان باز كنند، يك قرباني به راه او هديه خواهم كرد.
چند روزي از اين قضيه نگذشته بود كه عمليات مرصاد شروع شد و در همان عمليات، با ديدن جنازه خونين شهيد عليرضا ميرزايي معني قربانياش را فهميدم ».
2) هر روز مبلغ 20 تومان به عنوان پول جيبي به علي اكبر ميدادم تا صرف كرايه از منزل تا مدرسه و كارهاي ديگر خود كند، اما او از منزلمان كه در روستاي فقيره بود، تا دبيرستان ابن سينا در همدان پياده ميآمد و تمامي پولش را به يكي از بچههاي يتيم روستا ميداد. اين در حالي بود كه من اصلاً از اين قضيه اطلاعي نداشتم و بعد از شهادتش از همان بچه يتيم شنيدم .
3) قبل از عمليات والفجر 8 او را ديدم كه با حالتي بسيار معنوي مشغول نماز و تضرّع بود. چند ساعتي را به اين حالت گذراند. بعد از آن كه از اتاق بيرون آمد، رو به من كرد و گفت: «حرفي به تو ميزنم، اما آن را قبل از شهادت من براي كسي تعريف نكن». سپس ادامه داد: «در حال نماز بودم كه متوجه شدم اتاق نوراني شد و ندايي از غيب به من گفت: فلاني! عمليات بزرگي در پيش داريد، پيروزي از آن شماست و تو هم در همين عمليات شهيد خواهي شد. مدتي از اين جريان گذشت تا اين كه وقتي در اتوبوس به سمت خط حركت ميكرديم، فرياد زد: براي سلامتي امام و براي اين كه من اولين شهيد گردان باشم صلوات. او كسي نبود جز شهيد علي مرادپور كه در همان عمليات بر اثر اصابت تير قناسه اولين شهيد گردان گرديد» .
4) بعد از عمليات كربلاي 8 ، هواپيماهاي رژيم عراق منطقهاي در خرمشهر را كه بچهها در آنجا مشغول استراحت بودند، بشدت مورد بمباران شيميايي قرار دادند. به گونهي كه بچهها به صورت خيلي دردناك و مظلومانهاي به شهادت رسيدند. من كه خود مجروح شده بودم بدون آن كه بتوانم تحركي داشته باشم، فقط شاهد قضايا بودم و ديدم كه شهيد علي غمخوار حسيني چگونه غمخواري بچهها را ميكرد و آنها را يكي يكي از منطقه دور ميكرد.
او در اين نقل و انتقالات به مجروحي برخورد كه دچار گاز گرفتگي شده بود و داشت خفه ميشد و در حالي كه ميدانست در آوردن ماسك از صورتش مساوي با شهادت است، اما ماسك خودش را به آن مجروح داد و خود مصدوم شيميايي گرديد» .
دروني كردن ارزش هاي فرهنگ ايثارگري و شهادت
ارزشها و آرمانهاي حاكم بر جامعه بايد توسط نهادهاي اجتماعي آن جامعه نهادينه و دروني شود. آموزش و پرورش و نهاد خانواده از مهمترين نهادهاي اجتماعي هستند كه مستقيماً به اجتماعي كردن و تعيين نقش مناسب براي نسل جديد ميپردازند.
در بحث نهادينه كردن ارزشها بايد به اين نكته توجه كنيم كه چنانچه خانه و مدرسه اهداف، آرمانها و عملكردهاي يكديگر را تأييد نكنند، نسل جوان دچار تعارض و تضاد شده و از هم نوايي و تعامل با آن پرهيز خواهند كرد. در اين جا، دروني كردن ارزشها و آرمانها، دچار اشكال شده و بقا و دوام جامعهي آرمان گرا نيز تضمين نخواهد شد.
اين نكته را نيز بايد اضافه كنيم كه نهادينه كردن مطلوب ارزشهاي فرهنگ ايثارگري و شهادت حاكم بر جامعه نيازمند بررسي خصوصيات آرمانها و ارزشهاست.
نظام اجتماعي و ارزشها زماني خواهد توانست در وجود همهي افراد جامعه نفوذ و رخنه نمايد كه از آرمانهايي برخوردار باشد كه بتوانند پاسخ گوي همهي نيازها و مطالبات مشروع افراد جامعه باشد.
مطلوبترين شيوه در القاي اهداف و آرمانها، شيوهاي است كه از هر گونه اجبار، اكراه، خشم، خشونت، انسداد راه عقل و منطق منتفي باشد.
استفاده از عنصر عقل و منطق باور قلبي و شهود، ارضا و اقناع توأم با اخلاق و حفظ كرامت نوجوان و جوان مهمترين نقش را در پياده كردن اين روش ايفا ميكنند. به همراه موارد فوق، بايد بسترهايي را نيز فراهم كرد كه مهمترين اين بسترها آزادي تفكر و انديشه، تكريم شخصيت، ترويج اخلاق مشاركت جويانه در امور جامعه ارتباط دو سويه و منطقي بين جوانان و مسؤولين و ارائهي چهرهاي ملايم و زيبا از دين است.
براي انتقال آرمان و دروني كردن آن در نسل جديد، احتياج به برنامهي دراز مدت است. بدين منظور، براي انجام اين مهم شرايط زير ضروري است و عدم وجود اين شرايط به منزلهي عدم تحقق دروني شدن ارزشها و آرمانهاي جامعه خواهد شد.
1- قبل از هر چيز بايد خود مسؤولين جامعه آرمان گرا و معتقد به آرمانهاي جامعه بوده و عامل به انجام و پيگير آن باشند و صادقانه مشكلات جامعه را با مردم در ميان نهاده و از هر گونه پنهان كاري پرهيز كنند.
2- جلوگيري از تنزل ارزشهاي دفاع مقدس از سطح ملي - مردمي به سطح ارزشهاي گروهي (گروه رزمندگان) از طريق شكستن حصر ارزشها و منحصر ندانستن آنها به گروهي خاص و زمينه سازي براي اهميت يافتن اين ارزشها از طريق تبيين مباني عقلاني آنها.
3- باور پذير كردن ارزشهاي دفاع مقدس از طريق اجتناب جدي از تبليغاتي كردن آنها و در نظر گرفتن مخاطبان اين ارزشها.
4- استفاده از نهادهاي بديل به منظور باز آفريني فرهنگي ارزشهاي دفاع مقدس در عين حفظ روح كلي آنها.
5- هماهنگي بين بخش فرهنگ با ساير بخشهاي جامعه.
6- اطلاع رساني درست از مسايل جامعه.
7- از بين بردن تعارض بين صاحب نظران در تعريف ارزشها و مسايل مختلف فرهنگي اجتماعي.
8- از بين بردن جاهطلبي و سابقهي الگوهاي ديني و فكري جامعه براي رسيدن به قدرت.
9- از بين بردن مظاهر ضد ارزشي در سطوح مختلف جامعه.
10- تعليم و تربيت غير مستقيم و جذاب مطالب و مباحث عيني و عملي فرهنگ ايثار و شهادت از جمله: برشمردن برجستگي هاي مرگ شهادت طلبانه و تفاوت آن با مرگ طبيعي؛ تبيين اصل دفاع مشروع كه اصلي عام، عقلاني و انساني است؛ تبيين اين مدعا كه آدميان در كنار حق، نسبت به ديگران مكلف نيز هستند و تقدير و استدلال عقلي و نقلي بر اين مدعا كه انسانها در مقابل يكديگر وظيفه دارند، تبيين اصل و ضرورت وجود امنيت و پيوند اين اصل با فرهنگ ايثار و شهادت؛ استفاده از ادبيات داستاني، فيلمهاي جذاب، اردوها و بازديدهايي از مناطق جنگي به منظور تقويت روحيهي تعادل، تعامل و تفاهم جوانان و نوجوانان در زندگي اجتماعي و ...
مجموعه موارد ياد شده راهكارهايي را سامان ميدهد كه موشكافي و تبيين دقيق و يافتن ابعاد كاربردي آنها بر عهدهي پژوهشگران فرهنگي كشور است.
نتيجه گيري :
جهان وجود فقط به آنچه كه ميبينيم و لمس ميكنيم و خلاصه به محسوسات ما محدود نيست. افق وسيعتري در مقابل چشمان ما گسترده ميشود. يك نوع خاص از وجود در تحقق خود داراي بعد حركت، زمان و مكان است كه اينها را مادي ميگوئيم و قسمتي ديگر كه قسمت اصلي و اعظم جهان وجود است، موجوداتي هستند كه ماوراي اين قيود ««بعد زمان و مكان و حركت»» قرار دارند و به تعبيري فرشتگان ناميده ميشوند.
انسان كيست و چيست؟
نظرات شما عزیزان: