(( ارى رجالا بادنى الدين قد قنعوا |
و لا اراهم رضوا فى العيش باالدون |
فاستغن باالدين عن دنيا الملوك كمااس |
تغنى الملوك بدنيا هم عن الدين )) (1017) |
عيسى عليه السّلام فرمود:
((
اى كسى كه دنيا مى خواهى تا با آن نيكى كنى ، اگر دنيا را رها كنى نيكوتر است .
))
پيامبر ما صلّى اللّه عليه و آله فرمود:
((
پس از من به دنيايى مى رسيد كه ايمان شما را مى خورد چنان كه آتش هيزم خشك را مى خورد.
))(1018)
خداى متعال به موسى عليه السّلام وحى كرد:
((
اى موسى به محبت دنيا اعتماد مكن پس هرگز گناه كبيره اى مرتكب نشوى كه بر تو سخت تر از محبت دنيا باشد.
))
موسى عليه السّلام بر مردى گذشت كه مى گريست و برگشت در حالى كه او همچنان گريه مى كرد. موسى عرض كرد: خدايا بنده ات از ترس تو مى گريد. خداوند فرمود:
((
اى پسر عمران اگر مخ او با اشك ديدگانش جارى شود و دستهايش را به طرف من (آن قدر) بلند كند كه بيفتد در حالى كه دنيا را دوست مى دارد او را نمى آمرزم .
))
على عليه السّلام فرمود:
((
در هر كه شش خصلت جمع شود هيچ خواسته اى را براى رسيدن به بهشت و هيچ چيز را براى گريز از دوزخ رها نساخته است : 1-كسى كه خدا را بشناسد و اطاعتش كند 2-شيطان را بشناسد و نافرمانيش كند 3-حق را بشناسد و پيرو آن شود 4-باطل را بشناسد و از آن بپرهيزد، 5-دنيا را بشناسد و آن را دور بيفكند 6 آخرت را بشناسد و آن را بطلبد.
))
مردى به على عليه السّلام عرض كرد: اى اميرالمؤ منين دنيا را براى ما توصيف كن . حضرت فرمود:
((
من برايت چه وصف كنم از خانه اى كه هر كه در آن تندرست است ايمنى ندارد، و هر كه در آن بيمار است پشيمان است ، و هر كه در آن فقير است غمگين است ، و هر كه در آن بى نياز است گرفتار است ، در حلال آن حساب و در حرام آن عذاب است .
))
يك بار همين مطلب از على عليه السّلام سؤ ال شد پس فرمود:
((
سخن به درازا بگويم يا به اختصار؟ راوى عرض كرد: به اختصار، حضرت فرمود: حلال دنيا حساب دارد و حرام آن عذاب دارد.
))(1019)
على عليه السّلام فرمود:
((
دنيا در شش چيز خلاصه مى شود: خوردنى ، نوشيدنى ، پوشيدنى ، سوار شدنى ، آميزشى ، بوييدنى : بهترين خوردنى ها عسل است ، و آن نتيجه چشيدن مگسى است ؛ بهترين نوشيدنى ها آب است كه بدكار و نيكوكار در آن برابرند؛ بهترين پوشيدنى ها ابريشم است و آن تنيده كرم پيله است ؛ بهترين مركب هاى سوارى اسب است و بر روى آن مردان كشته مى شوند؛ و بهترين موجودى كه با آن آميزش مى شود زن است و آن آميزش بول دانى در بول دانى است . به خدا زن بهترين عضو خود (صورت ) را مى آرايد در حالى كه زشت ترين عضو آن خواسته مرد است ، و بهترين بوييدنى ها مشك است و آن خون حيوانى است .
فصل : روايات اهل بيت عليهم السّلام در نكوهش دنيا
مى گويم : از طريق شيعه از اهل بيت (پيامبر صلّى اللّه عليه و آله ) در نكوهش دنيا مطالبى رسيده كه براى خداپرستان كافى است ؛ بويژه از مولايمان اميرالمؤ منين عليه السّلام و كلمات حضرت در اين مورد. در (( نهج البلاغه )) تو را بس است و پيش از اين سخنى از آن حضرت در كتاب علم از بخش عبادات آنجا كه نشانه هاى علماى آخرت را نقل مى كرديم ، بيان داشتيم .
در كتاب كافى از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود: ((پيامبر صلّى اللّه عليه و آله روزى غمگين از خانه بيرون شد پس فرشته اى كه كليدهاى گنجينه هاى زمين در دستش بود نزد او آمد و عرض كرد: اى محمّد اينان كليدهاى گنجينه هاى زمين است پروردگارت به تو مى فرمايد: گنج ها را بگشا و هر چه خواهى از آن بردار بى آن كه چيزى از مقامت در نزد من كاسته شود. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله گفت : دنيا خانه كسى است كه خانه اى ندارد (1020) و آن كه نابخرد است براى دنيا جمع مى كند، فرشته عرض كرد: به خدايى كه تو را به حق پيامبر برانگيخت من اين سخن را از فرشته اى در آسمان چهارم شنيدم آنگاه كه كليدها را به من دادند.))(1021)
از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود: ((پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به بزغاله مرده و گوش بريده اى كه در مزبله اى افتاده بود گذر كرد حضرت به اصحاب فرمود: اين بزغاله چند مى ارزد؟
عرض كردند: شايد اگر زنده بود به يك درهم نمى ارزيد. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: به خدايى كه جانم در قبضه قدرت اوست دنيا نزد خدا پست تر از اين بزغاله نزد صاحبش است .))(1022)
از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه گفت : ((رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: دنياطلبى ضرر زدن به آخرت است و طلب آخرت ضرر زدن به دنياست پس به دنيا ضرر بزنيد كه به ضرر زدن سزاوارتر است .))(1023)
از حضرت صادق عليه السّلام روايت است كه گفت : ((رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: مرا با دنيا چه كار داستان من و دنيا داستان سواره اى است كه در روز گرمى در زير درختى كمى بيارامد. آنگاه برود و آن را ترك كند.))(1024)
از حضرت صادق عليه السّلام روايت است كه فرمود: ((هيچ خيرى از دنيا جز گرسنگى و خوف رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را مسرور نمى ساخت .))(1025)
از امام صادق عليه السّلام روايت است كه فرمود: ((اميرالمؤ منين عليه السّلام به يكى از يارانش به قصد موعظه نوشت تو را و خودم را به تقواى كسى سفارش مى كنم كه معصيت او جايز نيست و اميدى جز به او نيست و بى نيازى فقط از طريق او ميسر است ، زيرا هر كه تقواى الهى داشت به عزت و اقتدار رسيد و سير غذا و سير آب شد و خردش از اهل دنيا بالاتر رفت ، پيكرش با اهل دنياست ولى عقل و دلش آخرت را مى بيند آنچه چشمش از محبت دنيا ديده با نور دلش آنها را خاموش ساخته ، حرام دنيا را پليد دانسته و از آنچه شبهه ناك است پرهيز كرده است ؛ به خدا كه به حلال خالص دنيا نيز جز به مقدار ضرورت توجه نكرده است ، مانند پاره نانى كه به تنش نيرو بخشد و جامه اى كه عورتش را بپوشاند، آن هم از خشن ترين پارچه اى كه بيابد، و در عين حال به اين غذا و لباس ضرورى هم اميد و اطمينانى ندارد، و تنها اميد و اعتمادش به خداى آفريننده موجودات است . از اين رو سعى و تلاش كند و بدن خود را به زحمت افكند تا دنده هايش آشكار شود و چشمانش به گودى فرو رود و خدا در عرض او را قدرت بدنى و نيروى عقلى دهد و آنچه در آخرت برايش اندوخته بيشتر است ؛ بنابراين دنيا را رها كن كه دوستى دنيا انسان را كور و كرد و لال و زبون مى سازد پس در آن مقدار كه از عمرت مانده است گذشته را جبران كن و فردا و پس فردا مگو، زيرا نابودى پيشينيانت به سبب ايستادگى بر آرزوها و امروز و فردا كردن بود تا ناگهان فرمان خدا رسيد و آنها در غفلت بودند؛ سپس بر روى تابوت به سوى گورهاى تنگ و تاريك خود رهسپار شدند و فرزندان و اهل بيت خود را رها كردند. پس با دلى متوجه و از همه بريده و ترك دنيا كرده ، با تصميمى شكست ناپذير به خدا روى بياور، خدا من و تو را بر بندگى اش يارى كند و به موجبات رضايت خود موفق بدارد.))(1026)
امام باقر عليه السّلام فرمود كه امام سجّاد عليه السّلام فرموده است : ((دنيا در حالى كه پشت كرده كوچ مى كند و آخرت در حالى كه روى آورده مى آيد و براى هر كدام فرزندانى است . شما از فرزندان آخرت باشيد و از فرزندان دنيا نباشيد و از افراد بى ميل به دنيا و مايل به آخرت باشيد. آگاه باشيد افراد بى ميل به دنيا زمين را بستر خود گرفتند و خاك را فرش و آب را بوى خوش خود قرار داده و خويشتن را از دنيا بريده اند.
بهوش باشيد هر كه به بهشت مشتاق شود، شهوات را از ياد ببرد و هر كه از دوزخ بترسد از محرمات روى بگرداند و هر كه در دنيا زهد ورزد، مصيبت ها بر او آسان شود.
بهوش باشيد خدا را بندگانى است كه گويى اهل بهشت را جاودان در بهشت و اهل دوزخ را در دوزخ گرفتار عذاب ديده اند. مردم از شرّ آنها در امانند، دلشان غمگين است ، عفت نفس دارند، نيازهايشان كم است ، چند روزى صبر كردند و به استراحت طولانى قيامت رسيدند.
امّا در شب گامهايشان براى عبادت صف كشيده ، اشكشان بر چهره جارى است و به پروردگار خود پناه مى برند و براى آزادى خود (از آتش دوزخ ) كوشش مى كنند.
امّا در روز خويشتندار و بردبار باشند، دانشمند، نيكوكار و پرهيزگار، در لاغرى مانند چوبه تيرى كه ترس از عبادت آنها را تراشيده ، هر كه به آنها بنگرد گويد بيمارند، در صورتى كه بيمارى ندارند، يا گويد ديوانه اند، در صورتى كه به امر بزرگى كه ياد آتش دوزخ و وضع آن است گرفتارند.))(1027)
از محمّد بن مسلم بن شهاب روايت است كه گفت : از امام سجّاد عليه السّلام سؤ ال شد: كدام عمل در نزد خداى متعال بهتر است ؟ فرمود: پس از معرفت خدا و رسولش هيچ عملى بهتر از بغض نسبت به دنيا نيست ، و براى آن انواع بسيارى است و معصيت نيز انواع مختلف دارد. نخستين چيزى كه خدا با آن نافرمانى شد تكبر است كه نافرمانى شيطان بود آنگاه كه سرپيچى و تكبر كرد و از كافران شد، و ديگر حرص است كه نافرمانى آدم و حوّا بود، آنگاه كه خدا به آنها فرمود: (( كلا من حيث شئتما و لا تقربا هذه الشجرة فتكونا من الظالمين )) (1028) ، پس آدم و حوا چيزى را كه بدان نيازى نداشتند برگرفتند و اين خصلت تا روز قيامت در ذرّيه آنها رخنه كرد، از اين رو بيشتر چيزهايى كه آدميزاد مى طلبد به آن نياز ندارد. و ديگر حسد است كه معصيت پسر آدم (قابيل ) بود آنگاه كه به برادرش (هابيل ) حسد برد و او را كشت ، و از معاصى ياد شده دوستى زنان و دنيا و رياست و استراحت و سخن گفتن و برترى جويى و ثروت منشعب شد و اينها هفت خصلت است كه تمام آنها در دوستى دنيا جمع شده اند؛ از اين رو پيامبران و دانشمندان پس از شناختن اين مطلب گفتند: دوستى دنيا سرچشمه هر خطا و گناه است و دنيا دو گونه است : ((دنيايى كه انسان را به بندگى و قرب خدا مى رساند و دنيايى كه مايه لعنت و دورى از رحمت خداست .))(1029)
از جابر روايت است كه گفت : ((خدمت امام باقر عليه السّلام رسيدم ، حضرت فرمود: اى جابر به خدا سوگند كه افسرده و دلگيرم ، عرض كردم : فدايت شوم دلگيرى و غم شما چيست ؟ فرمود: اى جابر براستى دين خالص خدا در دل هر كه وارد شود، دلش از غير خدا برگردد، اى جابر! دنيا چيست و اميد دارى چه باشد؟ مگر دنيا غير از خوراكى است كه مى خورى يا جامه اى است كه مى پوشى يا زنى است كه به او مى رسى ؟
اى جابر مؤ منان به ماندن در دنيا اطمينان نكردند و از رسيدن به آخرت ايمن نشدند.
اى جابر! آخرت خانه پايدار است و دنيا خانه نابودى و زوال ، ولى اهل دنيا غافلند و گويى مؤ منان هستند كه فقيه و اهل تفكّر و عبرتند: آنچه با گوش هاى خود بشنوند ايشان را از ياد خدا باز نمى دارد و هر زينتى را كه به چشم ببينند از ياد خدا غافل نمى شوند پس به ثواب آخرت رسيدند چنان كه به اين دانش رسيدند.(1030)
اى جابر بدان كه اهل تقوى كم خرج ترين اهل دنيايند و تو را از همه بيشتر يارى مى كنند، به محض اين كه تذكر دهى ياريت كنند و اگر فراموش كنى به يادت آورند. از امر خدا بسيار مى گويند و بسيار بر امر خدا پايدارند، براى دوستى پروردگارشان دل از همه چيز مى برند و براى اطاعت مالك خود از دنيا در هراسند و از صميم دل به خدا و محبت او روى مى آورند و دريافته اند كه هدف اصلى همين است چون از اهميت بسزايى برخوردار است . بنابراين دنيا را مانند باراندازى بدان كه در آن بار انداخته و سپس كوچ خواهى كرد. يا مانند مال و ثروتى است كه در خواب به آن رسيده و پس از بيدار شدن چيزى از آن ندارى . من اين را به عنوان مثال برايت گفتم . زيرا دنيا در نظر خردمندان و خداشناسان مانند سايه بعد از ظهر است .
اى جابر! آنچه را خداوند از دين و حكمتش به تو سپرده حفظ كن و از آنچه برايت در نزد خداست مپرس ، جز آنچه براى او نزد توست (1031) (پاداش خدا به مقدار ديندارى خودت مى باشد) و اگر دنيا در نظرت غير آنچه گفتم باشد، بايد به خانه عذرخواهى روى (و از اعتقاد بد خود آمرزش خواهى ).
به جان خودم بسا كه شخصى به چيزى حريص باشد و چون به دستش آيد، موجب بدبختى او شود و بسا كه شخصى از چيزى بدش بيايد و چون به آن برسد موجب سعادتش شود. اين است كه خداى متعال مى فرمايد: (( وليمحص اللّه الذين آمنوا و يمحق الكافرين .)) )) (1032)
از امام باقر عليه السّلام روايت است كه فرمود: ((داستان شخص حريص به دنيا، داستان كرم ابريشم است كه هر چه بيشتر بر خود بتند، راه بيرون آمدنش دورتر شود تا از غصه بميرد.))(1033)
از عبداللّه بن قاسم از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود: ((هرگاه خدا خير بنده اى را بخواهد، او را به دنيا بى ميل و در دين دانشمند مى كند، و او را به عيب هاى دنيا بينا مى سازد، و به هر كه اين خصلت ها داده شود، خير دنيا و آخرت داده شده ؛ و فرمود: هيچ كس حق را در راهى بهتر از زهد در دنيا نجسته است و زهد بر خلاف خواسته دشمنان حق است . عبداللّه گويد: عرض كردم : فدايت شوم از چه چيزى بايد پرهيز كرد؟ فرمود: از دلبستگى به دنيا و فرمود: اين كار جز از شخص بسيار صبور و كريم ساخته نيست همانا دنيا چند روز اندك است ، بر شما حرام است كه مزه ايمان را بچشيد مگر به دنيا بى ميل شويد.))(1034)
شنيدم امام صادق عليه السّلام مى فرمود: ((چون مؤ من از دنيا كناره گيرد رفعت پيدا كند و شيرينى محبت خدا را دريابد، و در نزد اهل دنيا مانند ديوانه نمايان شود، در صورتى كه شيرينى محبت خدا را آنهايى مى چشند كه به چيز ديگرى مشغول نشوند، و شنيدم مى فرمود: هرگاه دل صفا پيدا كند، زمين برايش تنگ شود تا آنجا كه پرواز كند.))(1035)
از امام صادق عليه السّلام روايت است كه فرمود: ((تمام خوبى ها در خانه اى نهاده شده و كليد آن را بى ميلى به دنيا قرار داده اند. آنگاه گفت : رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: انسان شيرينى ايمان را در كام دلش نمى چشد مگر اين كه به خوردن در دنيا اهميت ندهد.))(1036)
از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود: ((كسى كه به دنيا بى ميل باشد خدا حكمت را در دلش استوار كند و زبانش را به آن گويا سازد، و او را به عيب هاى دنيا و درد و دوايش بينا كند، و او را از دنيا سالم بيرون برد و به دارالسلام (بهشت ) درآورد.))(1037)
از حضرت صادق عليه السّلام روايت است كه فرمود: ((حكايت دنيا حكايت آب درياست كه تشنه هر چه از آن بنوشد بر عطش او افزوده شد تا او را بكشد.))(1038)
از امام هفتم عليه السّلام روايت شده كه فرمود: ((ابوذر (ره ) گفت : خدا به دنيا از طرف من جزاى نكوهش دهد، پس از دو گرده نان جو كه يكى را صبحانه و ديگرى را شام خود سازم و پس از دو پارچه پشمين كه يكى را لنگ و ديگرى را ردا قرار دهم .))(1039)
از حضرت رضا عليه السّلام روايت است كه فرمود: عيسى بن مريم عليه السّلام به حواريان گفت : اى بنى اسرائيل بر آنچه از دنيا از دستتان رفت افسوس مخوريد، چنان كه اهل دنيا چون به دنياى خود برسند بر دين از دست داده خود افسوس نخورند.))(1040)
نظرات شما عزیزان: