بخش اول ) مختصری راجع به چشم انسان و اثر ان بر روی رویت هلال ماه : كار سيستم بينايي تشكيل آني تصاوير رنگي در زمينه دامنه وسيعي از شدت روشنايي محيط است به علاوه تصوير به طور همزمان بر روي فوواي هر دو چشم تشكيل شده و تصويري سه بعدي از آن پديد مي آيد نوري كه وارد چشم مي شود ابتدا توسط قرنيه متمركز مي گردد ، قرنيه در طول زندگي از قدرت همگرايي ثابتي برخوردار است، سپس عدسي چشم با تغيير دادن فاصله كانوني خود نور را بر روي شبكيه متمركز مي سازد ، تغيير در اندازه عدسي اين امكان را به شخص مي دهد كه اشياي دور و نزديك را به يك اندازه واضح ببيند .
انكسار ( Refraction )همان تمركز تصوير بر روي شبكيه است ، ما ميدانيم در افق بر اثر لايه هاي ضخيم جو نوري كه مي خواهد به چشم ما برسد بيشتر از نقاط ديگر مي شكند لذا يك رصدگر به هنگام رصد بهتر است اين عامل مهم را مد نظر قرار داده و با در نظر گرفتن شكست نور رصد دقيق تري را داشته باشد.
در هنگام تولد عدسي چشم انسان بسيار قابل انعطاف و نرم است با شل شدن زنول كه به اجسام مژگاني اتصال دارند عدسي به شكل كروي در مي ايند و در نتيجه با افزايش قدرت انكساري ان ، امكان ديد نزديك و واضح فراهم مي ايد بدين معني كه اگر يك نوزاد مي توانست بخواند و حرف بزند حروف ريز چسبيده به چشم را واضح مي ديد وبه راحتي ان را مي خواند در حالي كه با گذشت چندين سال عدسي به تدريج نرمي خود را از دست داده و در دهه پنجم زندگي انسان براي مطالعه نياز به عينك دارد.
نور پس از عبور از قرنيه – مايع زلاليه – عدسي و مايع زجاجيه به شبكيه مي رسد ( شبكيه از دو سيستم تشكيل يافته ، سيستم استوانه ها كه با حساسيت به نور و حركت مشخص مي شود و سيستم مخروط ها كه با وظايف عالي تر قدرت بينايي و دريافت رنگ سرو كار دارد ) سپس مغز انسان نور- رنگ – جسم و يا ... را درك مي كند بديهي است ادراك نور- رنگ - جسم و .. به خاطر يكسان نبودن چشمان افراد با يكديگر فرق كرده و براي همين است كه ميزان دقت افراد و توانايي انها در ديدن اجسام تفاوت دارد ، در مرحله بعدي تجربه و نوع ابزار است كه بين دو رصد گر جبرا تفاوت بوجود مي اورد،اين موضوع فقط در انسانها مصداق ندارد مثلا در پرنده اي مثل عقاب شكل و نوع عدسي طوري ساخته شده تا اين پرنده بتواند حدود 40 برابر بيش از انسان ديد و توانايي تفكيك اجسام را داشته باشد و چون اكثر مواقع در حيطه استحفاظي خود ( اسمان ) قرار دارد احتمالا توانسته با اين قدرت ديد هلال هاي زيادي را رويت كند ! حال اگر با دقت به اين موضوع بپردازيم متوجه خواهيم شد كه اين اختلاف در حيوانات نيز وجود دارد از جمله در پرنده تيز چشمي مثل عقاب ميزان ديد به يك اندازه نيست ديد بعضي از عقابها كمي بيش از 40 برابر و بعضي ديگر كمتر از ان است .
نتيجه : در بهترين شرايط ، چشم انسان تا يك حدي مي تواند اجسام را در دور دست ديده يا دو جسم در كنار هم را از همديگر تفكيك و از همه مهمتر دو منبع نور را در افق از همديگر متمايز سازد و اين حد كاملا قابل اندازه گيري و از همه مهم تر محدود است هر چند كه ميزان ان در افراد مختلف تفاوت دارد.
مثال : فرض كنيم ميزان روشنايي اسمان در زماني كه خورشيد 2 درجه زير افق قرار گرفته x و ميزان روشنايي هلال ماه كمي كمتر از x است ، چون روشنايي محيط بر روشنايي هلال غالب است بعيد است بتوانيم در ان لحظه هلال را درافق ببينيم ، ممكن است اين تصور به وجود ايد كه خوب مي توان با ابزار بسيار دقيق مثل تلسكوپ هايي مدرن با قدرت بالا هلال ماه را رويت كرد در صورتي كه چنين نيست به همان مقدار نيز نور محيط وارد ابزار و در نتيجه وارد چشم ما شده و نتيجه همان است كه گفته شد، حال اگرميزان روشنايي افق با ميزان روشنايي هلال ماه برابر شد چه ؟ در انوقت امكان ديدن هلال با چشم غير مسلح نيز بعيد به نظر مي رسد چون درست نور محيط و نور هلال برابرند و همانطور كه گفته شد چشم و در نهايت مغز انسان نمي تواند دو منبع نوربا يك ميزان و اندازه را از همدیگر تشخيص دهد و اين حالت در چشم غير مسلح قطعي ولي در موارد نادري با چشمان مسلح امكان پذير است به شرطي كه از فيلتر هاي مخصوصي استفاده شود كه بتواند نور قرمز و نارنجي محيط را كم و نور هلال را واضح تر كند در واقع فيلترهای مخصوص رنگ محيط را كمرنگ تر كرده و در ان موقع احتمال اينكه بتوان نور هلال را از نور زمينه تشخيص دادوجود دارد اما درصد ان بسيار پايين و از اين حالت در شرايط خاص و استثنايي بايد استفاده كرد رويت در اين حالت تابع شرايط و حالات خاص خودش است ، حال اگر قدري هوا تاريك تر شد به طوري كه به ميزان بسيار بسيار كم ميزان نور هلال از ميزان نور زمينه بيشتر شد انوقت اينجا ميزان قدرت چشمان افراداست كه مي تواند قدرت عمل خود را نشان دهد به خصوص با چشم غير مسلح در واقع تمام توضيحاتي كه در بالا گفته شد در اينجا مصداق پيدا مي كند ، نكته مهمي كه بايد به ان اشاره كرد رويت با ابزار است ، دو ابزاربا يك قدرت پيش رو داريم يكي يك دوربين دوچشمي 120*20 وديگري با همين قدرت اما تك چشمي ،هر دو وسيله در اختيار دو رصد گر با يك تجربه برابر و با قدرت ديدي به يك اندازه ،ايا هر دو ابزار يك كار برابر را انجام مي دهند؟ قطعا خير، ابزار دو چشمي نور را از دو منبع با توصيفي كه گفته شد به مغز رسانده و مغز ما تصوير ان جسم را بهتر درك خواهد كرد، تجربه براي اينجانب ثابت كرده علاوه بر اينكه دوربين دو چشمي از عدسي ساخته شده و مزيت بيشتري نسبت به اينه دارد بنا به دلايلي كه گفته شد مغز ما قدرت درك و وضوح اجسام را با دو چشم بيش ازيك چشم خواهد داشت.
حال ببينيم وضعيت رصد زماني كه خورشيد در آسمان قرار دارد يا هنوز غروب نكرده چگونه است ، همانطوركه گفته شد ميزان ديد انسان محدود ودر افراد مختلف نيز تفاوت دارد مردمك چشم انسان حد اكثر تا حدود 7 ميليمتر باز مي شود هر چه شدت نور بيشتر باشد مردمك بسته تر و هر چه از ميزان نور كاسته شود مردمك باز تر مي شود ، زماني كه يك رصد گر در روز به دنبال هلال مي گردد با تغييراتي كه خود رصدگر براي چشمان خودش صورت مي دهد ( چون شدت نور محيط اطراف بيشتر از زمان غروب خورشيد است با هر چرخشي به اطراف يا نگاه كردن به چشمي تلسكوپ يا دوربين باعث تغيير در شدت نور محيط اطراف مي شود ) اين تغييرات ناگهاني نور تاثير شديدي بر مردمك چشم دارد و اگر اينكار ادامه پيدا كند به سرعت چشمان رصدگر خسته و احتمال خطا زياد مي شود لذا استفاده از محيط بسته با سقف قابل تحرك مثل رصد خانه و در صورت عدم دسترسي به ان استفاده از پتو و امثال ان كمك زيادي است براي عادت دادن چشم به ميزان مشخصي از نور محيط و درصد بيشتري براي يك رصد موفق .
گفته شد هر چه مسير نور در داخل جو طولاني تر باشد نور كمتري به چشمانمان مي رسد و مي دانيم مسير نور هر چه از سمت الراس به افق نزديك شود طولاني تر و رويت جرم سخت تر خواهد شد به همين دليل است كه در سمت الراس انكسار نوريا وجود ندارد يا بسيار بسيار كم است .
محاسبات نشان مي دهد هرچه از افق فاصله بگيريم آسمان شفاف تر می شود بطوريكه در سمت الراس، آسمان حدود 11 برابر شفاف تر از لبه افق است ، برای رویت هلال در روز طبیعی است هرچه اختلاف سمت بیشتر و دو جرم ماه و خورشید در یک ارتفاع باشند هلال بهتر رویت خواهد شد اگر از هم ارتفاعی گذشت دو حالت وجود دارد رویت قبل از مقارنه و رویت بعد از مقارنه که در مبحث بعد راجع به ان و همچنین رویت هلال شامگاهی و صبحگاهی مفصل تر صحبت خواهیم کرد .
بخش دوم .
همانطور که در سلسله مقالات قبل گفته شد در این بخش می خواهیم به بررسی هلالهای شامگاهی – صبحگاهی و هلال در روز بپردازم .
رویت هلال شامگاهی .
اینکه از چه زمانی انسان شروع به رویت هلال ماه کرد و اهله ماه را شناخت اطلاع دقیقی در دست نیست ، اما مطالعاتی که باستان شناسان به عمل اورده اند نشان می دهد حداقل در زمان کمبوجیه مردمان ان دوره به رویت هلال ماه اهمیت می داده اند. در 200 سال گذشته با توجه به اسان تر شدن ارتباط بین کشورها نتایج رصدی هلال ماه به دست علاقه مندان به این رشته رسیده و هم اکنون نیز با ارتباط سریع تر در اولین زمان ممکن از این اطلاعات اگاه می شوند ، حال ببینیم منظور از هلال شامگاهی چیست..
معنی رویت هلال شامگاهی بدین صورت است که هلال ماه در افق غربی دقایقی بعد از غروب خورشید رویت شود هر چند که می توان برای هلال های که دارای بخش روشن تری هستند یا به اصطلاح از فاز بیشتری برخوردارند ( اختلاف سمتشان زیاد است ) انتظار داشت در شرایط خوب رصدی دقایقی قبل از غروب خورشید هلال ماه رویت شود. در حال حاضر رویت هلال ماه شامگاهی به دو صورت رصد می شوند ، با چشم غیر مسلح و با چشم مسلح ، با پیشرفت تکنولوژی در دهه های اخیر هلال های متعددی با چشم مسلح رویت شده اند که در بعضی مواقع با رویت ان ، یک روز زودتر از زمانی که ماه با چشم غیر مسلح قابل رویت بوده هلال رویت شده. اما تعداد ان در یک سال قمری به اندازه ای نیست که تصور کنیم هر ماه می توان هلال را با ابزار دید، اما این واقعیتی است انکار ناپذیر که برای رصد این دو هلال باید تفاوت اساسی قائل شد چون هرگز نمی توان تصور کرد میزان توانایی چشم انسان با ابزاری که می تواند دهها برابر هلال را بزرگتر و واضح تر نماید یکی باشد .
رویت هلال با چشم غیر مسلح .
قرن هاست علاقه مندان و منجمین به رویت هلال شامگاهی با چشم غیر مسلح توجه خاصی دارند ، رویت این نوع هلال ها به شدت وابسته به شرایط افق و همچنین دقت و توانایی رصدگری است که به دنبال هلال می گردد. با ظهور دین مبین اسلام و برای رسیدن به نتیجه ای مطلوب در ثبوت رویت هلال ، حاکم شرع از افرادی که مورد وثوق و اطمینان بودند و همچنین بینایی انها از افراد عادی بیشتر بود می خواسته تا به رصد هلال بپردازند. بدیهی است اعلام رویت انها هم از نظر شرعی مورد قبول بود و هم از نظر علمی ارزشمند. رصدگران از یک لوله دراز که داخل ان دود اندود شده بود استفاده می کردند تا بهتر بتوانند هلال را ببینند و این نشان می داد که در قرنهای گذشته نیز بشر به تمرکز نور و رسیدن ان به چشم اگاهی داشت. سوابق و اطلاعات حاکی از ان است که حتی خیلی پیش از ظهور دین اسلام مردمان ان زمان از رخدادهای طبیعی که تکرار منظمی داشته به عنوان تعیین زمان سود جسته اند. به عنوان مثال از حرکت ظاهری خورشید و از گردش ماه به دور زمین و ... ، اینجانب بارها با همین وسیله رویت هلال را با چشم غیر مسلح امتحان کرده ام و به این نتیجه رسیدم که با یک مقوا که داخل ان به رنگ تیره است وقتی ان را به شکل یک استوانه در اوریم نور بیشتری به چشمانمان می رسد و هلال واضح تر دیده می شود ( از لوله اب یا لوله پلیکا می توان استفاده کرد )، بدیهی است رویت هلال با چشم غیر مسلح تابع شرایط خاص خودش از جمله مهمترین پارامترها ( ارتفاع و بخش درخشان) ان می باشد هرچند که پارامترهای دیگری نیز دخیل هستند. در گذشته منجمان ازمعیار بعد معدل و بعد سواء سود می جستند البته افراد دیگری نیز بودند که از شرایط و پارامترهای دیگری در محاسبات خود استفاده می کردند ، اما معروف ترین ان که تا همین چند سال پیش نیز از ان استفاده می شده و هنوز نیز بعضی از مستخرجین تقویم از ان استفاده می کنندمعیار بعد معدل و بعد سواء است که این معیار یک حداقلی برای ثبوت رویت هلال دارد بدین گونه که اگر هلال ماهی برخوردار از دو مشخصه بعد معدل 10درجه و همچنین بعد سواء 10 درجه باشد هلال در شرایط مناسب رصدی با چشم غیر مسلح دیده خواهد شد. برخی 9 و 11 و حتی تعدادی از منجمین مقدار 8 و 12 را نیز حد رویت با چشم غیر مسلح می دانستند ، معیار بعد معدل و سواء یعنی همان ارتفاع و اختلاف طول دایره البروجی ماه از خورشید ،اما این معیار هر چند که رویت نسبتا قابل قبولی را مطرح می کند اما استفاده کلی از معیار بعد معدل و سواء در پاره ای از نقاط هلال ماه را 31 روزه می کند و این یکی از اشتباهات این معیار است زیرا می دانیم دوره رویت هلال ماه هرگز کمتر از 29 روز و بیشتر از 30 روز نمی تواند باشد، ( در عرضهای بسیار شمالی و جنوبی این قاعده مستثنی است ) اینجانب فقط اشاره ای به یک معیار قدیمی برای رویت هلال داشتم تا وارد اصل مطلب شوم انشاءالله در سلسله مقالات اینده به بررسی دقیق معیار های مختلف از جمله به معیاری که خودم به ان رسیده ام اشاره خواهم نمود .
همان طور که در مقاله قبل به ان اشاره کردم نوری که از هلال ماه به زمین می رسد در اولین لحظه ورود به جو زمین دچار تغییراتی خواهد شد مقداری از ان جذب ذرات شده و مقداری نیز پخش یا پراکنده می شود و در نهایت نوری که با ما می رسد باقی مانده نوری است که وارد جو زمین شده ، پر واضح است هرچه افق غربی پاک و شفاف باشد نور بیشتری به چشم راصد می رسد و هرچه افق الودگی داشته باشد نور هلال کم می شود و چه بسا هلالی که به راحتی قابل رویت است در شرایط نامناسب و الودگی افق هرگز دیده نشود. نوری که از هلال ماه شامگاهی وازافق به چشم ما می رسد لایه های ضخیم تری را طی کرده کم نور تر یا به عبارتی کم رنگ شده تا به چشمان راصد برسد، پس تابع شرایط خاص خودش می باشد ، اصولا پیش بینی رویت هلال شامگاهی با چشم غیر مسلح از ظرایف خاصی برخوردار است و عوامل مختلفی بر رویت ان اثر گذارند. به عنوان مثال یک هلال جوانی را در نظر بگیریم که قابل رویت است و یک فرد با تجربه و تیز بین قاعدتا باید ان هلال را با چشم غیر مسلح رویت کند ، اما کوچکترین عامل یا عواملی می توانند مانع از رصد ان هلال شوند ، گردو غبار – رطوبت ، فشارهوا – باد – نور اضافی – یا احتمالا موانع بسیار کم نیز باعث عدم رویت می گردند چون همانطور که در سلسله مقالات قبل به ان اشاره شد قوی ترین چشم نیز تا حدمشخصی می تواند بین نور هلال ماه و نور زمینه اسمان پس از غروب خورشید را از هم تفکیک کند لذا به نظر می رسد رویت یک هلال ماه جوان با چشم غیر مسلح ارزش بسیار زیادی را داراست برای همین است که این نوع رصد هلال ماه در بین ملل دنیا از توجه خاصی برخوردار است و طبیعی است بیشتر روی ان مطالعه و تحقیق شده باشد چون قدمت طولانی دارد و به نظر اینجانب رکورد رویت هلال با چشم غیر مسلح ارزش بسیار زیادی را دارد .
رویت هلال با چشم مسلح .
یادم می اید زمانی که با نرم افزار های امروزی اشنا شدم و به تحقیق روی انها پرداختم متوجه خطای انها شدم بخصوص برروی معیار پرفسور یالوپ و رصد خانه افریقای جنوبی که نسبت به سایر معیار ها طرفداران بیشتری را داشتند. در ان موقع من به رصدگرانی که امروزه رصدهای پر ارزشی را انجام داده اند عرض کردم که این دو معیار دارای خطای زیادی هستند و وقتی رصدگران محل رصد را تغییر دادند متوجه عرض ان روز من شدند. شاید دقت کرده اید در شامگاه اگر هوا گرم باشد و کمی نیز غبار داشته باشیم خورشید به هنگاه غروب بیشتر به رنگ قرمز متمایل است تا به رنگ زرد و ارتفاع خطوط رنگی قرمز – نارنجی و زرد تا محل ابی اسمان بیشتر از زمانی است که هوا سرد تر است. در فصل گرما مولکول های موجود در هوا منبسط شده و پراکنده تر می شوند ، پس متوجه می شویم که یک منجم می بایستی خیلی مو شکاف باشد که نه تنها به محاسبات نجومی بپردازد بلکه میباید مراقب فصول نیز باشد برای همین است که در اغلب معیارها چون از یک قاعده یا بهتر بگویم فرمول خاصی استفاده می شود خطای ان بیشتر است تا زمانی که از همان منجم بخواهیم مثلا تعداد خاصی از ماه های قمری را برای رویت پذیری یا رویت ناپذیری ان نظر بدهد. سر انجام با امدن دوربین های قوی و تلسکوپ های غول پیکر فصل جدیدی نیز در رویت با چشم مسلح اغاز شد ، وجود ابزار می تواند دو کار مهم و اساسی را انجام دهد .
الف - می تواند به رصدگر برای رویت هلالی که در مرز دیدن یا ندیدن با چشم غیر مسلح است کمک کند تا با دقت بیشتری توجه کند ایا واقعا این هلال لب مرز را می توان با چشم غیر مسلح رویت کرد یا خیر.
ب - از طرفی هلال ماه در افق قرار دارد و ابزار رصدی به ما کمک می کند تا هلالی که قرار است فردا شب با چشم غیر مسلح دیده شود یک شب زودتر رویت شود ، یا هلالی که در لابه لای غبار و یا رطوبت اسیر شده و نمی توان با چشم عادی انرا رصد کرد با ابزار ان را رویت کنیم .
رویت با ابزار و مقایسه هلال ها .
فرض کنیم دو هلال شبیه به هم را با دو ابزار مختلف رویت کرده ایم یکی را با یک دوربین دوچشمی 60*20 و دیگری را با دوربین قوی تر و یا با تلسکوپ ، هر دو هلال نیز با پارامترهای شبیه هم ، کدامیک ارزش رصدی بیشتری دارد ؟ حال دو رصدگر که در یک زمان یک هلال را می بینند یکی با دوربین قوی و دیگری با تلسکوپ قوی ایا فرقی بین انها نیست ؟ یا اگر دو رصد گر باز یک هلال را در یک مکان با هم ببینند یکی با چشم غیر مسلح و دیگری با دوربین چه فرقی بین این دو رصد وجود دارد ؟ می خواهم به یک نکته بسیار مهمی برسم و ان اینکه هلال شامگاهی را باید با شرایطی که رصد شده اند مقایسه کرد نه اینکه یکی با ابزار هلالی را رصد کند که به ان ابزار متعارف می گوییم و دیگری با ابزاری بسیار قوی که همگان انرا ندارند و اصولا تفاوت نگذاشتن بین این دو ابزار با منطق و استدلال سازگار نیست ، مرحله بعدی اولویت قرار دادن رکورد های رویت هلال ماه است در رصد هلال شامگاهی سن هلال اولویت اول است من این مطلب را بارها گفته ام و باز نیز عرض می کنم و احتمالا در اینده نیز خواهم گفت ، من قبل از رصد خودم در 16 شهریور 81 این مطلب را بارها گفته ام ، در جهان نیز به همین صورت متداول است ، دلیلش نیز این است هرچه سن هلال کمتر باشد جدایی زاویه ای ان نیزکم ترمی شود و باز هر چه سن هلال کمتر شود باز هم جدایی زاویه ای ان کمتر خواهد شد ، هرگز با کم شدن سن هلال جدایی زاویه ای ان بیشتر نخواهد شد اما می توان هلالی را جست که با سن بیشتر جدایی زاویه ای کمتری را داشته باشد ، به عنوان مثال دو هلال با دو جدایی زاویه ای برابر دیده شده اند کدام یک ارزش رصدی بیشتری دارد ؟ مسلم است ان هلالی که سن کمتری دارد حال سوال دیگری مطرح است همین هلال با دو ابزار مختلف دیده شده و سن انها نیز با هم یکی است حال کدامیک ارزش بیشتری دارد ؟ به نظر می رسد اگر دو رصدگر دو هلال با مشخصه برابری را دیده اند قطعا ارزش رصدی هلالی که با ابزار متعارف تری رویت کرده ارزش بیشتری را خواهد داشت ، خوب پس از سن هلال دومین پارامتر ارزشمند هلال ماه جدایی زاویه ای ان است. اما جدایی زاویه ای کم الزاما همیشه نمی تواند سن هلال را نیز کم کند که در بالا به ان پرداختم ، لذا به همین دلیل است که جدایی زاویه ای در مرحله دوم قرار دارد ، در ارتباط با پارامتر جدایی زاویه ای در سلسله مقالات گذشته مفصلا به ان پرداختیم ، پارامتر بعدی ارتفاع هلال است که بعضی از دوستان ان را با مکث ماه برابر می دانند ، که این دو مطلب هرچند به هم مرتبط اند اما یکی نیستند ، و هم چنین پارامتر های دیگری که در رده های بعدی قرار دارند که در مورد ان صحبت خواهیم کرد.
-2رویت هلال صبحگاهی
یادم می اید در کلال درس ابتدایی به ما می گفتند سه شب اخر ماه هلال ماه رویت نمی شود ( محاق ) ، معنی این کلمه محاق در ذهن من بود تا اینکه سالهای قبل من در صبحگاه هلال ماهی را با چشم غیر مسلح رویت کردم ان موقع من اصلا دوربین نداشتم پیش خودم گفتم ببینم فردا شب و دو شب بعد ایا هلال را می توانم ببینم یا خیر ، ایا واقعا سه شب ما نمی توانیم هلال را بینیم ؟! ان روز و ان شب گذشت فردا صبح برای رصد به پشت بام رفتم ان موقع مثل امروز هوا انقدر الودگی نداشت هلال را ندیدم تا خورشید طلوع کرد ( بعدها با محاسبه مشخص شد هلال ماه قابل رویت در صبح فردا نبود ) یاداشت کردم شب اول شد هلال را ندیدم از قضا با اینکه زمستان بود اما اثری از ابر نبود شب دوم به پشت بام رفتم هوا خیلی تمیز بود با اینکه محل هلال ماه را حدودا می دانستم اما هر چه تلاش کردم هلال ماه را ندیدم ، به خوبی به یاد دارم که همان شب هم جایی مهمان بودیم ، اماده شدم که به منزل برگردم که در افق یک چیزی را دیدم کمی صبر کردم به تدریج هلال ماه خودش را نشان داد ، از قضا هلال ماه 29 روزه بود، من فقط دو شب هلال را در اسمان ندیدم نه سه شب همین مسله باعث شد از ان روز به بعد هر ماه هلال صبحگاهی را رصد کنم ، من به تدریج با رصدهای مداوم متوجه شدم می توان هلال صبحگاهی را بهتر ازهلال شامگاهی رویت کرد ، دلیلش نیز این است که ذرات گردو غباردر هلال صبحگاهی کمتر است ( نیروی جاذبه زمین بر اثر سکون شب ذرات غبار را جذب می کند ) همچنین در صبحگاه هوا چه در فصل گرما و چه در فصل سرما خنک تر ویا سرد تر است و مولکول های هوا به هم نزدیک در نتیجه پراکندگی نوری که در افق دیده می شود از لحاظ الودگی کمتراست، در عوض بخار اب افق صبحگاهی نسبت به افق شامگاهی بیشتر است ، سالهاست به این مطلب فکر می کنم و رصدها را با هم مقایسه می کنم من به این نتیجه رسیده ام حدود 20 درصد شاید کمی هم بیشتر وضع شرایط رصدی هلالهای صبحگاهی با شامگاهی تفاوت می کند این را می توان با ازمایش در مدت زمان حد اقل 10 سال مشخص کرد ودر مناطق کویری یا کوهستانی در این بازه زمانی از زمانی که خورشید X درجه زیر افق قرار دارد چه در شامگاه و چه در صبحگاه انرا ازمود ، در مورد خیلی از هلال ها من به این نتیجه رسیدم حتی در مورد سیارات و ستاره گان نیز همین مصداق را دارد، به همین دلیل است که معتقدم رصد هلال ماه در شامگاه با صبحگاه تفاوت می کند و لذا رویت با چشم مسلح و غیر مسلح نیز برای هلال صبحگاهی دو رصد کاملا مجزا از هم هستند، من معتقدم رویت هلال زیبای صبحگاهی با چشم غیر مسلح ارزش مخصوص به خود را دارد همچنین رویت با ابزار نیز از ظرافت و اهمیت خود برخوردار است به همان ترتیبی که در رویت هلال شامگاهی به تفضیل در مورد ان صحبت شد.
با دلایلی که عرض شد دورصد هلال شامگاهی و صبحگاهی را نمی توان با هم مقایسه کرد و حد رویت انها را با هم یکی دانست ، مگر با تغییر ان 20 درصدی که در مورد ان صحبت شد و این تغییر 20 تا 25 درصد می تواند تفاوت اشکاری بین دو رصد هلال شامگاهی و صبحگاهی داشته باشد که متاسفانه در تمام معیارهای موجود در جهان اساتید محترم بین این دونوع هلال تفاوتی قائل نشده اند و جواب مطلوب را نگرفته اند، شاید دلیلش این باشد که رویت هلال شامگاهی در گذشته ودر زمان حال بیشتر رصد می شود و لذا داده های بیشتری نیز داشته و این معیار ها بر همان سنت طرح و برنامه ریزی شده اند ، لذا امیدوارم رصدگران محترم این ازمون و خطا را به دقت بررسی کنند و همانطور که گفته شد در یک بازه زمانی مشخص وطولانی ، راصدین می توانند مرتبا طلوع و غروب خورشید را در فصول مختلف و همچنین در مکان های مختلف رصد کنند ( از نظر ازمودن پاکی افق صبحگاهی و شامگاهی )، و برای نتیجه بهترو مقایسه بین انها از ان فیلم یاعکس تهیه کنند ، به دقت میزان رطوبت و میزان الودگی ( غبار ) را بسنجند ، هلالهای مختلفی را رصد کنند ، و توجه داشته باشند رصد یک دوره 19 ساله که میل ماه از به اضافه و منهای حدود 18درجه تا به اضافه و منهای29 درجه تغییرات دارد بهترین راه ممکن خواهد بود . این 11 درجه تغییرات میل ماه است که به رویت هلال ماه پیچیدگی و زیبایی خاصی را تحمیل می کند ، ضمن اینکه با رصد 19 سال و مقایسه انها با هم می توانیم به نقاط قوت و نقاط ضعفمان در رویت هلال ماه اشنا شویم ، و برای دوستان جوان و علاقه مند به هلال ماه دو دوره در عرضهای جغرافیایی مختلف را پیشنهاد می کنم ، تکرار دقیق ان می تواند یک دستاورد بزرگ در زمینه رویت هلال ماه باشد ، برای علاقه مندان جوان ارزومی کنم باشدت و پشتکار از همین امروز کار تحقیق را شروع کنند، مطمئن باشند کار محاسبه در کنار کار رصدی بسیار ارزشمند است و علاقه مندان را زودتر به نتیجه دلخواه خواهد رساند.
3- رصد هلال در روز.
رویت هلال با چشم غیر مسلح.
این نوع رصد با چشم غیر مسلح دوره نسبتا طولانی داشته ، سالها ی سال است که با رویت هلال با چشم غیر مسلح در روزبه خصوص قبل از ظهر برخی از علما برای رویت شب قبل فتوا می داده اند و هم اکنون نیزاین عمل کاربرد دارد، ضمن اینکه دانشمندان بزرگ اسلامی نیز به ان توجه ویژه ای داشته اند و تعدادی از این افراد در زیج های خود به رصد در روزاشاره کرده اند ، روایت شده که استاد محترم جناب اقای حسن زاده عاملی از علمای عصر حاضر حد رویت در روز با چشم غیر مسلح را با جدایی زاویه ای 25 درجه قابل قبول می دانند ، البته کمتر از جدایی زاویه ای 25 درجه رصدهای نیز داشته ایم ، منتها باید منتظر رصدهای بیشتری بود به خصوص زمانی که ماه در اوج قرار دارد انوقت می توان حد رویت را بهتر مشخص کرد چون تا کنون رصدی با جدایی زاویه ای 25 درجه زمانی که ماه در اوج قرار دارد به دستمان نرسیده یا اینجانب از ان بی اطلاعم !.
این نوع رصد به دو صورت رویت هلال در روز قبل از مقارنه و یا بعد از مقارنه صورت می گیرد ، رصدگران عزیز به خوبی اشنا هستند زمانی که می خواهیم هلال در روز را با چشم غیر مسلح رویت کنیم با دو حالتی که گفته شد مواجه می شویم.
اینجانب پیشنهاد دادم که رویت هلال زمانی هلال در روز شناخته شود که حد اقل ارتفاع خورشید از افق 20 درجه باشد ، انهم دلایلی دارد اولا در ارتفاع 20 درجه شدت نور خورشید تقریبا به اندازهای رسیده که نور را پراکنده کرده و رصدگر نتواند به راحتی هلال را رویت کند تا معنای هلال در روز را داشته باشد ، دوما هر چه ارتفاع ماه از افق بیشتر باشد اختلاف منظر و شکست نور کمتر میشود به طوری که از حدود 40 درجه به بعد وبا توجه به نوع فصل کاملا این تفاوت محسوس است و در سمت الراس می توان گفت تفاوت قابل محسوسی بین محاسبه زمین مرکزی و مکان مرکزی برای رویت اجرام سماوی و بخصوص هلال ماه که مورد بحث ما می باشد نیست و کلیه پارامترها شبیه هم هستند وهر چه به افق نزدیک تر شویم پارامترها به جز سن و فاز ماه که اصولا زمین مرکزی محاسبه می شوند تغییر می کنند، در اینجا لازم است نکته ای را یاداور شوم رصدگران دقت کافی را داشته باشند ممکن است ضخامت میانی یک هلال با توجه به اینکه در سمت الراس ویا نزدیکی ان قرار گرفته به اندازهای باشد که تصور شود هلال را می توان دید ولی عملا هلال دیده نمی شود دلیل ان نیز مشخص است سن وفاز ماه تابع محاسبات زمین مرکزی است و در سمت الراس تقریبا ضخامت میانی در هر دو مختصات با هم برابرند که البته در اکثر مواقع ضخامت میانی در مختصات مکان مرکزی بیشتر است اما فاز ماه در هر دو مختصات با هم برابرند لذا یک رصدگر بیشتر از اینکه به ضخامت هلال فکر کند باید به بخش درخشان ان فکر کند ، لذا ممکن است یک رصد گر به تصور اینکه ضخامت میانی در حد قابل قبولی است به دنبال هلال ماه باشد و چه بسا هلال ماه گرفتار دوربین ویا تلسکوپ شده اما دیده نمی شود در اینجاست که باید به بخش روشن یا همان فاز ماه توجه داشت ، درست است که جدایی زاویه ای و ضخامت ماه نوید یک رویت خوب را می دهد اما کمی فاز ماه یا همان بخش درخشان ماه رصدگر را از دیدن هلال در روز محروم می سازد.
رويت هلال با چشم مسلح.
اين نوع رصد با چشم مسلح بر عكس رويت با چشم غير مسلح از قدمت طولاني برخوردار نيست يا لااقل اطلاعات ما در مورد ان كم است سالها قبل علاقه مند بودم كه بدانم هلال ماه را در روز در چه زماني و با چه مشخصاتي مي توان ديدكه توانستم با ابزاري كه در اختيار داشتم رصد اين نوع هلالها را براي خودم جمع اوري كنم لذا تا حدودي به رصد اين نوع هلالها اشنا هستم، خوشبختانه در چند سال اخير با امكانات و ابزارهای جديد و پیشرفته ای كه رصدگران هلال ماه در اختیار دارند رصد هاي مهمي صورت گرفته كه شروع و استارت ان با ابزار جديد را اولين بار من از اقاي علي كوهپايه رصد گر جوان و با تجربه اجرام سماوي و هلال ماه دیده وشنيده ام ايشان چند هلال پي در پي را با ابزار خويش رصد و گزارش انرا براي اينجانب و سايت اطلاع رساني كمان اسماني كه در ان زمان زير نظر جناب اقاي بوژمهراني اداره مي شد فرستادند و از ان زمان تا به امروز رصدهاي ارزشمندي توسط رصدگران کارازموده وبا تجربه صورت گرفته كه جدول ركوردهاي ان در سه سال اخير هر سال در مقاله 96 هلال سايت گروه غير حرفه اي امده ، رصداین نوع هلالها نيز مانند رصد با چشم غير مسلح شامل دو رصد قبل و بعد از مقارنه مي باشد که در مورد ان صحبت شد، و باز به عقيده من بهتر است در زماني شروع شود كه پراكندگي و شدت نور خورشيد به حدي باشد كه بتوان نام هلال در روز را بر ان گذاشت ، تجارب رصدي اين هلال حاكي است كه رويت اين هلال نيز به مانند ساير هلال ها در زماني كه ماه در حضيض قرار دارد بهتر است تا زماني كه ماه در اوج قرار گرفته ، متاسفانه گزارش موثقي دال بر رويت يك هلال بحراني در روز با ابزار در زماني كه ماه در اوج قرار دارد به دستمان نرسيده و اين نيز حكايت از ان دارد كه براي رسيدن به معياري دقيق تر براي رويت اين نوع هلالها سالها تجربه رصدي لازم است تا كمكي باشد بر دقت معيار رويت اين نوع هلالها.
کدام هلال در روز را بهتر می توان رصد کرد؟ چه موقع و چرا ؟
شايد بتوان تا حدودي براي رويت هلال در روز با چشم غیر مسلح پيش داوري كرد اما به نظر مي رسد رصد با چشم مسلح را نتوان به سهولت پيش داوري كرد ،قضاوت در اين مورد بسيار زود است ، معتقدم در اين مورد نيز ما نياز به رصدهاي مكرر و بخصوص مقايسه انها در اوج و حضيض داريم ، منطقي است بگوييم رصد هلال در روز بعد از مقارنه بهترو رصد ان اسان تر از قبل از مقارنه باشد به خاطر اينكه پارامترهاي ماه به تدريج بهتر مي شوند ، اما ميتوان همين استدلال را به نوعي ديگر براي هلال قبل از مقارنه داشت بدين صورت كه بگوييم ما مي توانيم هلال ماه را قبل از طلوع خورشيد به سهولت رويت كرده و به تدريج اين رصد را ادامه دهيم تا زماني كه ديگر نتوانيم انرا رصد كنيم ، موضوع همينجاست وضعيت هلال در روز قبل از مقارنه به تدريج براي رصدگر سختر شده و تمامي پارامترهاي ان كم مي شود ، لذا به همين دليل است كه مي گوييم براي رسيدن به معياري براي رويت هلال در روز لازمه ان داشتن رصدهاي متعدد و در زمانهاي مختلف است ، اما به نظر مي رسد كه بهترين زمان رويت در هم ارتفاعي يا نزديك به هم ارتفاعي اين دو جرم اسماني يعني ماه و خورشيد باشد ، به چند دليل .
الف – در هم ارتفاعي كه معمولا در سمت الراس اين اتفاق مي افتد ، اختلاف سمت ماه و خورشيد به حد اكثر مي رسد كه كمك بسيار ارزشمندي براي رصدگر است تا بهتر وراحت تر هلال ماه را در روز رويت كند.
ب – زاويه تابش نور خورشيد به ماه طوري است كه طول كمان بيشتري از ماه قابل رويت است.
پ – در سمت الراس اسمان شفاف تر و اختلاف منظر و شكست نور يا وجود ندارد يا بسيار اندك است .
ت- چشمان رصدگر خسته نمي شود ، نور خورشيد به خاطر هم ارتفاع بودن مانع از رويت نيست ، در رصد در روز کمترین غفلت صدمات جبران ناپذیری را به همراه خواهد داشت لذا در این زمان کمتر به چشم و ابزار اسیب می رسدو البته دلايل ديگري نيز وجود دارد.
مقايسه بين انها.
به طور خلاصه عرض كنم گاهي اتفاق مي افتد كه هلالي را درروز نمي توان ديد اما در شامگاهان همان هلال با مشخصات و پارامتری که در روز داشته و نتوانسته ایم ان را رویت کنیم انرا رویت کرد، به عنوان مثال هلالي با 12 ساعت سن و ارتفاعي 6.30 درجه با جدايي 7.30 و فاز 55 با يك دوربين دوچشمي 150*40 در شرایط مناسب رصدی قابل رويت است اما بعيد است بتوانیم با ابزار بسیار قوی تر اين هلال را در روز رویت کنیم ، يا هلالي با جدايي زاويه اي 12 و فاز يك درجه را نمی توان با ابزار قوی به هنگام غروب خورشيد زمانی که ماه فقط 2 درجه ارتفاع دارد رویت کرد ، اما همين هلال را رصدگري با تجربه وبا يك ابزار مناسب مي تواند در روز رويت كند ، لذا به نظر مي رسد ، هر هلالي براي خودش قواعد رویتی خاص خودش را داشته باشد و بديهي است رويت هلال در روزنیز از اين قاعده مثتثني نمي باشد، و منطقی است بپذیریم این شش نوع رصد با دلایلی که گفته شد از هم جدا هستند و نمی توان انها را در یک پارامتر ویا حتی چند پارامتر مقایسه کرد ، و اصولا مقایسه انها با هم به هیچ وجهی همخوانی ندارد.
انشاءالله در مقاله اينده به معيارهاي موجود براي رويت هلال ماه و نحوه محاسبات انها خواهم پرداخت.
با تجديد احترام : سيد محسن قاضي ميرسعيد
تير1387
به نام خداوند جان و خرد
قسمت سوم.
همانطور که در سلسله مقالات گذشته گفته شد در این قسمت می خواهیم به معیار های رویت هلال ماه و بخصوص به معیارهای اخیر و جدید بپردازم ودر اخر اگر مجالی بود مختصری نیز راجع به معیاری که خودم به ان رسیده ام بحث کنم.
در دوره اسلامی منجمین مشهوری مانند عبدالرحمان خازنی که من نسبت به ایشان ارادت خاصی دارم که به ان خواهم پرداخت و همچنین عبدالرحمن صوفی – یعقوب ابن طارق – خواجه نصیرالدین طوسی – عبدالله مروزی معروف به حبش حاسب – ابو ریحان بیرونی – محمد بن جابر بتانی – ابن میمون – عمر خیام و......... از مردان بزرگی بودند که نظرات و زیج های مختلفی در مورد ضابطه های رویت هلال ماه ارائه داده اند ، و هم اکنون نیز با توجه به تکنولوژی پیشرفته ومعیارهای جدیدامروزی بازهم معیار افرادی مثل عبدالرحمن خازنی – ابوریحان بیرونی که از زیج بتانی به کرات نام برده و یا دکتر ویونگر که از معیار ابن میمون یاد می کند متوجه می شویم که این معیارها ...
در ان موقع و با ان امکانات و چه امروزه با امکانات موجود از اهمیت و دقت خاصی برخوردارند ، هر چند که می توان نقاط ضعفی را هم درمعیار انها دید اما این نقاط ضعف از عظمت کار انها نخواهد کاست ، باید توجه داشت که امروزه می توان کسوف و خسوف را با دقت بسیار بالا برای سالهای متمادی پیش بینی کرد اما اکثر منجمین قدیم و جدید در این امر هم نظرند که به علت پیچیدگی گردش ماه به دور زمین و سایر مشخصه های ماه پیش بینی رویت هلال ماه می تواند دستخوش حدس و خطا نیز باشد، ویا به عبارت دیگر قرنهاست که در مورد رویت هلال ماه تحقیق شده اما هیچ کسی نمی تواند ادعا کند که معیارهای موجود خالی ازخطا نیستند ویا معیار های که در اینده مطرح می شوند انها نیز خالی از اشکال نباشند ، پر واضح است که با مرور زمان و با مطالعه دقیق تر می توان به معیار های دست یافت که درصد خطای انها کمتر باشد.
ابوالفتح عبدالرحمن خازنی منجم و ریاضی دان قرن ششم و صاحب کتاب زیج سنجری بیش از 30 سال از عمر خود را به رصد ستارگان – سیارات – خورشید و بخصوص هلال ماه گذراند ، او علاوه بر تقویم شمسی تسلط خاصی بر تقویم قمری داشت او اولین کسی است که از فاصله زمین تا خورشید و اثر ان بر رویت هلال ماه پرده برداشت ، مطرح کردن احتمال رویت از گفته های اوست ، خازنی مردی با معلومات زیاد ، زاهد و با تقوا بود او هرگز بابت کتاب زیج سنجری که در زمان سلطان سنجر نوشته شد دیناری را نپذیرفت، هم اکنون نسخه خطی زیج الخازنی درموزه انگلیس موجود است. ( استاد صیاد در سالها قبل که اینجانب در خدمتشان تلمذ می کردم و به اتفاق به رصد هلال ماه می پرداختیم در شهر زیبا درجایی که به رصد می پرداختیم اولین رصدگاه را به نام این دانشمند بزرگ نام گذاری کردند) .
معیار رویت با چشم غیر مسلح.
1- معیار بابلی ها
همانطور که گفته شد بشر از سالهای دور به حرکت منظم ماه به دور زمین پی برده و از قرنها پیش به رویت هلال ماه می پرداخته ، بیش از 2500 سال قبل بابلی ها معیاری برای رویت هلال ماه در نظر گرفت بودند که امروزه به همان نام معیار بابلی ها مشهور است در این معیار اینطور بیان شده که هلال ماه پس از غروب خورشید زمانی قابل رویت است که اگر از سن هلال ماه 24 ساعت گذشته باشد و مکث ماه نیز 48 دقیقه باشد هلال ماه قابل رویت است به نظر می رسد این معیار در ان دوران که اکثر توده مردم در عرضهای متوسط زندگی می کرده اند حرف نپخته ای نیست اما باید توجه داشت معیاری مناسب تر است که برای اکثر نقاط ودر عرضهای مختلف شمالی ویا جنوبی نیز مصداق داشته باشد که این معیار نمی تواند در برگیرنده سایر نقاط باشد مضافا به اینکه قطعا در ان زمان و با توجه به تمیزتر و پاک تر بودن هوا نسبت به امروزمی توان انتظار داشت رصدگران ان زمان هلالهای با سن کمتر ولی با همین مکث را دیده باشند لذا می توان نتیجه گرفت که این معیار نمی تواند یک معیار کلی در سطح جهانی باشد و بیشتر برای همان منطقه بین النهرین مناسب بوده.
2- معیارفادرینگهام
فادرینگهام از مشخصه،ارتفاع واختلاف سمت استفاده کرده ،که با بررسی به
نظرات شما عزیزان: