مقدمه
برای موفقیت در هر کار ابتدا باید اصول و شرایط آن را شناخت و به عبارت دیگر در هرتصمیمی که بخواهیم به موفقیت منجرشود، لازم است اطلاعات داشته باشیم وهرچه اطلاعات ما بیشتر باشد انتخاب ما بهترخواهد بود. روانشناسان معتقدندکه بهداشت روان انسان درسه چیزخلاصه می شود:
1- سازگاری و همسازی بادیگران
2- سازگاری و همساری باشغل وحرفه
3- سازگاری و همسازی درزندگی زناشوئی
در روایات اسلامی داریم که ازدواج استوارترین ومحکمترین بناها است. راستی ازدواج مهمتراست یا انتخاب پارچه ولباس وخانه؟ آیا وقتی که درانتخاب های فوق دقت به خرج می دهیم و با دیگران مشورت می کنیم درانتخاب همسرهم همه مسائل رادرنظرمی گیریم؟
شاید یکی ازعقیده های رایج دربین مردم ،اعتقاد به قسمت است ،افرادی که به قسمت اعتقاد دارند می گویند سرنوشت انسان روی پیشانی اش نوشته است ودیگرنیازی به تحقیق ومشورت و دقت نیست، این افراد آیا می دانند که خداوند نعمت عقل و قدرت واختیارتصمیم گیری به انسان داده وقسمت را به دست خودش سپرده است؟ شرط ها وملاک های ازدواج شاید یکی ازسوالاتی که ذهن ما را به خود مشغول کرده است اینکه زمان مطلوب و خوب برای ازدواج فرزندان چه زمانی است؟ برای یک ازدواج شرط های زیرلازم است:
-1 بلوغ جسمی: فرزندی که هنوز درحال رشداست ،با سن کم و توانائی اندک و هنوز اوقات بیکاری خود را به بازی با همسالان خود می گذراند آیا می تواند مسئولیتهای زندگی رابپذیرد؟
-2 بلوغ روانی : دو تا چهار سال بعد ازبلوغ جسمی، بلوغ روانی ایجادمی شود، یعنی داشتن رشد عاطفی وعقلی. رشدعاطفی یعنی توانائی کنترل احساساتی مثل گریه، ترس، خشم، حسادت و محبت و شادمانی، جوانی که با شکست های کوچک ویا کوچکترین انتقاد دیگران عصبانی می شود، پرخاش می کند، داد و فریادمی کند، گریه و زاری و یا قهرمی کند، چیزی را می شکند و یا کسی را می زند، آیا برای ازدواج آمادگی دارد؟ بلوغ عاطفی یعنی نوجوان یاد گرفته و تمرین کرده است احساسات خودش راکنترل نماید. رشدعقلی : توانائی درک وفهم بهتر و تفکر و پیش بینی ونتیجه گیری و تعیین هدف وبا انتخاب وسیله مناسب برای رسیدن به هدف وقدرت حل مسائل ومشکلات.
-3 بلوغ اجتماعی : رشد اجتماعی با رشد عاطفی وعقلی رابطه دارد در این سن نوجوان کمتر به خیال و رویا می پردازد و به انتخاب شغل واستقلال خود فکرمی کند و آگاهی هائی در زمینه چگونگی رفتار با همسر، خانواده و دوستان واطرافیان دارد، مهمتر از همه اینکه می داند افرادخانواده از او چه انتظاراتی دارند و چه وظایفی برعهده اوست.
-4 توان اقتصادی : علاوه برمسائل فوق توان اقتصادی کافی برای فراهم کردن نیازهای اصلی خود و همسر و آینده فرزندان هم می تواندمهم باشد.
-5 انگیزه : هرگز نباید کسی راکه تمایل به ازدواج ندارد به زور و یا از روی مصلحت وادار به ازدواج کرد در ازدواج فرزندان نظر خود را تحمیل نکنیم، بلکه به عنوان ارشاد و راهنمائی، مصلحت او را گوشزد کنیم، نه اینکه به جای آنان تصمیم گیری نمائیم.
در زمان ساسانی نوع اصلی ازدواج ایرانی «زنیِ پادِخشای» خوانده میشد که در واقع انتقال قیمومیت دختر از پدر به شوهر بود.[۱] انواع دیگری هم از ازدواج بود از جمله «چَگَر» که هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان میداد تا فرزند آورد. چگر را به صورت چَکَر هم نوشتهاند.[۲] نوع دیگر که باعث بحث و جدلهای زیادی میان امروزیان شدهاست خویدوده بود که ازدواج با محارم است. [۳]
در جامعهشناسیِ خانواده علتهای دگرگونیها و بررسی واقعیتهای موجود مفهوم «خانواده» بررسی میشود. به طور کلی، ازدواج موجب تغییر نقشهای اجتماعی و جابهجایی پایگاه اجتماعی افراد میشود. [۴]
ازدواج از دیدگاه حقوقی
ایران
در ایران با توجه به شیعه جعفری در اسلام ازدواج به دو نحو دائم و موقت میتواند صورت پذیرد. در مذهب جعفری آیین اسلام این دو ازدواج در پارهای از آثار با هم یکی هستند و در برخی دگر اختلاف دارند، تفاوت اصلی و جوهری ازدواج موقت با ازدواج دائم در اینست که ازدواج موقت از لحاظ حدود و قیود آزاد است، یعنی وابسته باراده و قرارداد طرفین است، حتی بودن آن نیز در حقیقت نوعی آزادی بهطرفین میبخشد و زمان را در اختیار آنها قرار میدهد.
آنچه در درجه اول این دو را از هم متمایز میکند یکی این است که در ازدواج موقت زن و مرد تصمیم میگیرند بطور موقت باهم ازدواج کنند و پس از پایان مدت، اگر مایل بودند تمدید میکنند و اگر مایل نبودند از هم جدا میشوند.
دیگر اینکه از لحاظ شرایط، آزادی بیشتری دارند که بطور دلخواه بهر نحو که بخواهند پیمان میبندند مثلاً در ازدواج دائم مرد باید عهده دار مخارج روزانه و لباس و مسکن و احتیاجات دیگر زن از قبیل دارو و طبیب بشود، ولی در ازدواج موقت بستگی دارد بقرارداد آزادی که میان طرفین منعقد میگردد، ممکن است مرد نخواهد یا نتواند متحمل این مخارج بشود، یا زن نخواهد از پول مرد استفاده کند.
در ازدواج دائم، زن باید امر مرد را در حدود مصالح خانواده اطاعت کند، اما در ازدواج موقت بسته به قراردادی است که میان آنها منعقد میگردد.
در ازدواج دائم زن و شوهر از یکدیگر ارث میبرند، اما در ازدواج موقت چنین نیست.
زن و مرد میتوانند در ازدواج موقت شرط کنند که بهره برداری جنسی آنها محدود باشد و مثلاً آمیزشی صورت نگیرد.
در ازدواج دائم فقط با توافق یا رضایت طرفین میتوان از بچه دار شدن جلوگیری نمود ولی در ازدواج موقت هریک از طرفین میتواند از تشکیل نطفه کودک و پیدایش فرزندی جلوگیری کند تا ایجاد مسئولیتی جدید و احیانا دست و پاگیر برای آنها نشود، در حقیقت این نوعی آزادی دیگر است که بزوجین داده شدهاست.
اگر در اثر آمیزش زن و مردی که همسر موقت یکدیگرند کودکی متولد شود با فرزند ناشی از ازدواج دائم هیچگونه تفاوتی ندارد و مانند ازدواج دائم مرد مسئول اداره و تأمین وسایل کافی برای رشد و تربیت آن کودک است.
مهر هم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت، با این تفاوت که در ازدواج موقت عدم ذکر مهر موجب بطلان عقد است و در ازدواج دائم عقد باطل نیست، مهرالمثل تعیین میشود.
همانطوریکه در عقد دائم، مادر و دختر زوجه بر زوج، و پدر و پسر زوج بر زوجه حرام و محرم میگردند در عقد منقطع نیز چنین است.
همانطوریکه رابطه جنسی زن دائم با دیگران حرام است، در ازدواج موقت نیز چنین است.
در ازدواج دائم جمع میان دو خواهر جایز نیست در ازدواج موقت نیز روا نیست و ازدواج با خواهر زن تا وقتی حرام است که خواهر دیگر همسر انسان باشد.
در ازدواج موقت پس از تمام شدن مدت، زن و شوهر خود به خود از هم جدا میشوند و نیازی به طلاق نیست.
همانطور که زوجه دائم بعد از طلاق باید مدتی عده نگهدارد، زوجه موقت نیز بعد از تمام شدن مدت یا بخشیدن آن باید عده نگهدارد. با این تفاوت که عده زن دائم سه نوبت عادت ماهانهاست و عده زن موقت دو نوبت یا چهل و پنج روز (در رساله احکام فقها عده برای بانوان از سن نه سالگی تا سن یائسگی است ولی اگر بین زن و شوهر آمیزش جنسی انجام نپذبرفته باشد، عده لازم نیست و زن میتواند بلافاصله ازدواج نماید).
اسلام
از دیدگاه اسلام، ماهیت ازدواج یک قرارداد و پیمان با شرایطی ویژهاست. [۵] و بسیار پسندیده و مطلوب است و از منظر فقه اسلامی، عملی مستحب و چه بسا مستحب موکد و در برخی موارد واجب شمرده میشود [۶] عفت و حیا از جملهٔ این صفات میباشند که یکی از راههای تأمین این صفات و سجایا، ازدواج است. اسلام با تشریع ازدواج، مسیر رسیدن به عفت و حیا را هموار میسازد بدین صورت که ازدواج را بهترین و طبیعیترین راه تأمین نیازهای جنسی معرفی میکند. طبق قوانین اسلامی تنها خواندن صیغه عقد توسط زن و تایید توسط مرد صحیح است و الزامی به وجود شاهد یا نماینده دینی نیست.[۷] البته میتوان برای خواندن این جمله [۸] کسی را وکیل کرد که لازم هم نیست که نماینده دینی باشد.[۹]
شیعیان نوع دیگری از ازدواج (معروف به ازدواج موقت) را دارند که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی بین دو طرف بسته میشود.در این نوع از ازدواج که به صیغه یا متعه یا ازدواج موقت معروف است زن و مرد پس از شناخت یکدیگر و صحبتهای اولیه در صورتی که هر دو طرف به این امر راضی باشند مدت زمان صیغه و همچنین مبلغ صیغه ( مقدار مهریه ) را خودشان به صورت توافقی تعیین می کنند ( مثلاً با هم قرار میگذارند برای مدت سه ماه و هر ماه یکصد هزار تومان به عقد ازدواج موقت هم در آیند ) . در ازدواج موقت زن ومرد باید به صورت عربی یا فارسی متن صیغه رابخوانند متن صیغه : زن میگوید : ( به زبان عربی ) : زوجتک نفسی فی المده المعلومه علی مهر المعلوم و مرد نیز جواب می دهد : قبلت ( ترجمه فارسی ) :زن میگوید ): من خودم را به عقد ازدواج تو درمی اورم برای مدت زمان مشخصی و با مهریه مشخصی وسپس مرد بلافاصله می گوید : قبول دارم مدت زمان و مبلغ مهریه باید قبل از خواندن متن صیغه مشخص شود . در این نوع ازدواج اگر دختر باکره باشد باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد ولی اگر باکره نباشد نیازی به اجازه ندارد . ازدواج موقت در مذهب شیعه ( پیروان علی که امام اول شیعیان و جانشین رسول گرامی اسلام می باشد )امری مستحب موکد میباشد وبر آن تاکید شده است و ائمه اطهار نیز از آن به نیکی یاد میکنند و آن را یادگار رسول الله میدانندوغالبا به آن عمل می کردند . همچنین مرد مسلمان می تواند با زنان اهل کتاب مانند مسیحیان و یهودیان نیز ازدواج موقت داشته باشد . ولی زن مسلمان ( شیعه )فقط با مرد مسلمان شیعه می تواند ازدواج موقت بکند. بنابر نظر بعضی از مراجع شیعه «برای دختر رشیده اذن پدر در ازدواج موقت ضرورتی ندارد»[۱۰]پس از تعیین مدت زمان عقد و مهریه با خواندن صیغه عقد زن و مرد به یکدیگر محرم میشوند.
ازدواج در بین بهائیان، اتحاد بین زن و مرد است و بهائیان به امر ازدواج تشویق شدهاند. اما این ازدواج علاوه بر ارتباط جسمانی باید روحانی نیز باشد. هدف اصلی ازدواج، پرورش روح و ایجاد هماهنگی و وحدت بین دو شریک زندگی تعریف شدهاست. [۱۱] حداقل سن ازدواج پانزده سال تمام است. [۱۲]از بیان رضایت طرفین و پرداخت مهریه بهائی و خواندن آیهای توسط زن و مرد که متن آن در کتاب اقدس امالکتاب دین بهائی امدهاست و ثبت واقعه، امضای والدین و همچنین ۹ شاهد رسما آغاز میشود. [۱۳] باید توجه داشت که رضایت والدین دو طرف ازدواج نیز در امر بهائی از عناصر تحقق اقتران است. [۱۴][۱۵]
آبه مخصوص که به آن اشاره شد «انا کل لله راضون» برای مردان و «انا کل لله راضیات» برای زنان است. [۱۶][۱۷] در احکام بهائی ازدواج موقت (که به متعه و صیغه معروف است)، داشتن چند همسر در یک زمان و ازدواج همجنسان حرام است. [۱۸]
مسیحیان هنگام ازدواج متعهد میشوند که یکی شدن مرد و زن را نشانهٔ آشکاری برای محبت خدا به بشر و محبت مسیح به شاگردانش قرار دهند. به همین علت، مسیحیان ازدواج را التزام و تعهد در طول زندگی میشمارند و با طلاق و ازدواج مجدد در زمان حیات همسر مخالفند. [۱۹] اگرچه ازدواج در مسیحیت پدیدهای مقدس محسوب شده و سرّ عظیم نامیده میشود، اما در برابر آن دوری گزیدن از ازدواج امری پسندیدهتر است. شخص مجرد، با تمام توان به خدمت خداوند میرسد و با کمکردن مشغلههای دنیوی و زندگی، خود را شبیه عیسی میسازد. [۲۰]
دین یهود
در یهودیت، ازدواج به معنای کامل شدن و اوج رشد انسانی است. برپایه تعالیم یهود، یک زن بدون همسر و یک مرد بدون زن انسانهایی کامل نیستند و با ازدواج و پیوند زناشویی از شکل ناقص به وجودی کامل تبدیل میشوند.ازدواج در میان کلیمیان دارای مراسمی مخصوص با آداب مربوط به آن است که از آنجمله میتوان به مهریهزن که کتوباه گفته میشود تا چاپاه، پارچهای سفید و نماد روشنایی که بر روی چهار چوب از هر طرف و بر روی سر عروس و داماد قرار میگیرد و نماد خانه و زندگی جدید زوج جوان است یاد کرد.
در آستانه ی ازدواج
ضرورت مشاوره:انسان در دوران زندگی مواجه با مشكلات زیادی می شود كه به علل مختلف قادر به تصمیم گیری و پیدا كردن مناسبترین راه حل نمی باشد. بنابراین یاری خواستن از افراد واجد شرایط می تواند در حّل مشكل و تصمیم گیری مناسب كارساز باشد. نمونه هایی از مشكلاتی كه افراد با آن مواجه می شوند؛ عبارت اند از:
-گزینش یك راه از بین چند راه ؛
-وقوع حوادثی نظیر مرگ پدر، مادر و سایر اقوام؛
-از دست دادن شغل یا موقعیت های دیگر؛
-مشكلات مالی؛
-مواجه شدن با شكست ها؛
-روبرو شدن و عدم پیشرفت در حد مورد نظر؛
-مسائل تربیتی فرزندان؛
-مسائل خانوادگی و ...
انسان برای مواجهه با هر یك از مشكلات فوق و یا مشكلات مشابه دیگر، دچار اضطراب و نگرانی و یا تشویش در تصمیم گیری می شود و نیاز دارد از دیگران كمك بخواهد. كمك دهندگان ممكن است بزرگان قوم، دوستان و یا همسایه ها باشند. هیچ كدام از افراد فوق الذكر صلابت تخصصی برای چنین كاری ندارند؛ آن كه می تواند با استفاده از روشها و فنون مشاوره و داشتن صلاحیت های دیگر به چنین افرادی كمك كند؛ مشاور است . بنابراین در برخورد با مشكلات، مراجعه به مشاور اهمیت ویژه ای دارد كه نتیجه اش تسكین ناراحتی، رفع مشكل و گزینش مناسب می باشد.
مشاوره برای گزینش مناسب
نظرات شما عزیزان: